google-site-verification: google15269942918ec366.html راه آزادی: آوریل 2023

۱۴۰۲ اردیبهشت ۸, جمعه

تداوم بازداشت؛ انتقال نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی به زندان کرمان


  نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی ساکن کرج علیرغم گذشت سی روز از زمان دستگیری کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد. وی اخیرا از بازداشتگاه اداره اطلاعات کرمان به زندان این شهر منتقل شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی ساکن کرج کماکان در زندان کرمان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده خانم شهیدی به هرانا گفت: “علیرغم گذشت سی روز از زمان دستگیری نهاله، وی همچنان از داشتن وکیل انتخابی محروم است. وی طی روزهای اخیر از بازداشتگاه اداره اطلاعات کرمان به زندان این شهر منتقل شد.”

وی مورخ هشتم فروردین ماه، در ایستگاه قطار کرمان در مسیر برگشت به کرج، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و سپس به بازداشتگاه اطلاعات کرمان منتقل شد.

تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی حاصل نشده است.

نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی و فعال حقوق کودکان پیشتر نیز به واسطه فعالیت های خود سابقه بازداشت و محکومیت را داسته است.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

صف‌کشی مسئولان نظام برای ترمیم چهره «منفور» علی خامنه‌ای


 تحلیلگران معتقدند در بین مقامات نظام برای ترمیم چهره منفور علی خامنه‌ای در افکار عمومی سازماندهی شده است. اقدامی که می‌تواند برای او روحیه‌بخش باشد و بار «روانی» دارد.

« در میان مقامات ارشد جمهوری اسلامی موجی از ابراز حمایت‌ها از علی خامنه‌ای به راه افتاده است. آنها در بیان جان‌نثاری گوی سبقت را از هم می‌ربایند. اقدامی که به نظر با افول پایگاه اجتماعی رهبر جمهوری اسلامی با هدف جبران خلاء مشروعیت وی تشدید شده است.
احمد جنتی دبیر ۹۷ ساله شورای نگهبان چهارشنبه ۶ اردیبهشت با اشاره به تذکر علی خامنه‌ای به سران سه قوه و تأکید بر دور شدن از «حواشی» ادعا کرده نکاتی که «رهبر» اشاره کرد به خصوص برای مسئولان راهگشاست.
البته جنتی نگفته اگر حرف‌های علی خامنه‌ای که در تمام دوران زمامداری مدام تکرار کرده راهگشاست پس چرا حکومت با انبوهی بحران روبروست!؟
محمدجواد لاریجانی، دبیر پیشین حقوق بشر قوه قضائیه جمهوری اسلامی نیز در اظهارتی گفت «نظام ما مبتنی بر رأی مردم است. هیچ‌کسی در این کشور و نه در کشور، در کل منطقه غرب آسیا و جهان اسلام، قوی‌تر از مقام معظم رهبری، مدافع رأی مردم نیست.» شبیه همین حرف‌ها را ابراهیم رئیسی هم تکرار کرده است.
تحلیلگران معتقدند در بین مقامات نظام برای ترمیم چهره منفور علی خامنه‌ای در افکار عمومی سازماندهی شده است. اقدامی که می‌تواند برای او روحیه‌بخش باشد و بار «روانی» دارد.
هفت ماه پس از آغاز خیزش ضدحکومتی در ایران نظام که در پاسخگویی به مطالبات مردم ناتوان است به شدت برای اعمال قدرت در بطن جامعه به ابزارهایی غیر از قوای قهریه نیاز دارد اما مخزن‌شان خالیست. مردم از باید و نبایدها و هنجارهای حکومتی پیروی نمی‌کنند. اصلی‌ترین اختلاف میان مردم و حاکمیت و هوادارانش «حجاب» است. مدت‌هاست چهره شهرها تغییر پیدا کرده است و زنان «کشف حجاب» می‌کنند.
در و دیوار کوچه و خیابان پر از شعار علیه حکومت است. مردم بنرهای خامنه‌ای و قاسم سلیمانی را آتش می‌زنند و گوشه و کنار دور هم جمع می‌شوند و ساز می‌زنند و می‌رقصند. خانواده‌های جانبخاتگان اعتراضات بر مزار عزیزانشان خامنه‌ای را لعن و نفرین می‌کنند. دانش‌آموزان و دانشجویان به ویژه درست در نقطه مقابل حکومت قرار گرفته‌اند مقاومت مدنی مردم ایران در برابر حکومت دینی مترقی است و توجه رهبران دنیا را به خود جلب کرده است.
رهبر جمهوری اسلامی برای حل بحران‌های نظام عاجز مانده است. فردین یزدانی، کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه وضعیت اقتصادی کشورترسناک است، گفته «کشور گرفتار یک وضعیت حادی است و قفل شدگی در تمام ابعاد کشور مشهود است.» اظهاراتی که نشان می‌دهد آنچه در مورد خامنه‌ای و رهنمودهایش بیان می‌شود «توخالی» است.


علی خامنه‌‌ای بدون ماشین سرکوب در «قدرت» نمی‌ماند


 حمیدرضا علیمی از مداحان مشهور در توییتی نوشت «من غربگرا، من همسو با دشمن؛ فقط یکی بیاد بگه، گرانی لحظه به لحظه، تقصیر کیه ؟ آلودگی هوا، تقصیر کیه؟ جواب مردم را بدهید.» این پرسش‌ها را «بچه‌ هیأتی‌ها» می‌پرسند، آنهایی که زمانی خود را در رکاب خامنه‌ای می‌دانستند.

« خیزش ضدحکومتی ایران شکاف میان مردم و حکومت را عمیق‌تر کرده است. در شبکه‌های اجتماعی روزانه ده‌ها تصویر و ویدیو از زنانی منتشر می‌شود که کشف حجاب کردند.
حتا تهدیدات حکومتی از قبیل دوربین‌های نظارتی و جریمه‌های سنگین و عدم ارائه خدمات عمومی هم نتواست مانع اراده زنان و دختران آزادیخواه باشد
جایگاه علی خامنه‌ای به شدت رو به افول است. او به رهبری تبدیل شده که اگر نیروهای مسلح و در واقع ماشین سرکوب نباشد مردم وی را از قدرت پایین خواهند کشید. او دیگر مشروعیت ندارد. حتا در حوزه‌های علمیه و هیات‌های مذهبی علیه وی و سایر مقامات حکومت موضع‌گیری علنی می‌شود.
مسمومیت‌های دختران در مدارس و خوابگاه‌های دانشجویی که زیاد شد او اعلام کرد یک «جنایت» است و از مقامات خواست جلوی آن را بگیرند اما حملات شیمیایی تشدید شد. مقامات رسمی حکومت حتا شماری بسیجی و حزب‌اللهی را که عامل این حملات بودند بازداشت کردند اما راه به جایی نبردند و همچنان ادامه پیدا کرد. این یعنی حتا در داخل نهادهای حکومتی نظامی و امنیتی نیز از خامنه‌ای حرف شنوی ندارند.
هرچند شماری از فرماندهان سپاه و روحانیون ارشد که سر سفره انقلاب سهم دارند از وی پشیبانی کرده‌اند.
مهدی فرجی مشاور فرمانده سپاه همدان، به خبرگزاری مهر گفته «موضوع عفاف و حجاب با درایت رهبر انقلاب اسلامی و مسئولان رفع خواهد شد.»
محمدرضا نقدی معاون سپاه پاسداران نیز درباره خامنه‌ای گفت همه سیاستمداران «او را دست بالاتر در حرف خودشان می‌دانند. وقتی با قرآنی‌ها می‌نشیند ریزترین مسائل قرائت و…، با موسیقدان‌ها هم همان طور فنی بحث می‌کند. هرگز چنین شخصیتی در اوج زهد، پاکی و وارستگی کجا پیدا می‌شود.»
شعار نویسی علیه علی خامنه‌ای شدت گرفته است. بنرهای او و قاسم سلیمانی را آتش می‌زنند. اینها همه برای حکومت پیام دارد هرچند آنها ادعا کنند «مردم پای نظام ایستاده‌اند» اما حقیقت این است که اگر دستگاه سرکوب نبود علی خامنه‌ای به حدی دچار ضعف است که توان حفظ قدرت را نداشت.
در عین حال عقب‌نشینی‌های او از برخی مواضع وفادارترین سرداران و نیروهایش را ناامید کرده است. از جمله توافق امنیتی با عربستان آنهم پس از هفت سال مواضع تند و تیز علیه مقامات سعودی.

  • ویدیو کهاز اعتراض بسیجیان به خامنه‌ای در جلسه دیدار با وی منتشر شد گویای واقعیت است. حمیدرضا علیمی از مداحان مشهور در توییتی نوشت «من غربگرا، من همسو با دشمن؛ فقط یکی بیاد بگه، گرانی لحظه به لحظه، تقصیر کیه ؟ آلودگی هوا، تقصیر کیه؟جواب مردم را بدهید.» این پرسش‌ها را «بچه‌ هیأتی‌ها» می‌پرسند، آنهایی که زمانی خود را در رکاب خامنه‌ای می‌دانستند.

۱۴۰۲ اردیبهشت ۷, پنجشنبه

کلیپ : من اگر برخیزم تو اگر برخیزی

 


🔴 
"من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی  چه کسی برخیزد؟ چه کسی با دشمن بستیزد؟ من اگر برخیزم  تو اگر برخیزی  همه بر می‌خیزند"

شرایط و زمینه های مورد نیاز جهت شروع انقلاب و پیروزی آن در ایران دو نوع خیزش انقلابی در کشورها صورت میگیرد. یکی انقلاب بر علیه نیروهای اشغالگر در هر کشوری همانند انقلاب هندوستان به رهبری مهاتما گاندی و انقلاب آمریکا به رهبری واشینگتون جفرسون و آدام که هردو بر علیه کشور اشغالگر و استعمارگر انگلستان بود ریزش و انقلاب مردمی بر علیه حکومت های استبدادی بعلت خفقان و بی عدالتی اجتماعی و نارضایتی های عمومی هر کدام از این انقلابها ویژگیها و شعارهای مخصوص خود را دارد. بطور مثال انقلابهای مردمی بر علیه نیروهای اشغالگر همواره از نیرو و توان و شعارهای ملی گرایی حداکثر استفاده را میبرند که بحث در مورد آن در حاشیه این مقاله نمیباشد اما انقلاب مردمی بر علیه حکومتهای استبدادی در یک کشور ، نیازمند شش شرط اساسی میباشد که بتواند نه تنها یک خیزش عمومی را در جهت سرنگونی نیروی حاکمه به جوشش درآورد بلکه با اتکا و دستیابی به این اصول به پیروزی نهایی و سرنگونی حکومت ضد مردمی، دست یافت. 1 زمینه های خفقان و موج سرکوب جهت خفه کردن هر صدای مخالف از طریق شکنجه اعدام و زندان 2_ بی عدالتی اجتماعی و تقسیم ناعادلانه قدرت و انتصابات افراد، نه بر اساس ارزشهای فردی بلکه بر مبنای روابط و ضوابط عقیدتی و نسبی. 3 ورشکستگی اقتصادی که در نهایت جامعه را به فساد مالی، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی سوق میدهد. 4 توزیع ناعادلانه ثروت که عده ای محدود وابسته به رژیم ، ثروت و دارایی کشور را بدون ترس از بازخواست قانونی ، چپاول کرده و اکثریت مردم در خط زیرِ فقر زندگی کرده و از تامین نیازمندیهای اولیه زندگی محروم میمانند. 5 داشتن یک رهبر و یا شورای انقلابی که نقش و وظیفه سازمندهی او بدون چون و چرا از طرف تمامی مخالفان حکومت ،وقت، تأیید شده باشد. 6 داشتن یک ایدیولوژی مبارزاتی و برنامههای مشخص، جهت سرنگونی و همچنین اداره کشور بعد از سرنگونی
در کشور ما چهار شرط اولیه از شروط متذکر وجود دارد، اما در طول 44 سال گذشته از دو شرط پنجم و ششم که لازم و ملزوم با چهار شرط اولیه است، محروم بوده است و ما اگر در مسیر اصول پنجم و ششم، به وحدت و همبستگی ملی دسترسی پیدا نکنیم نمیتوانیم حتی با اعتراض های سراسری چه صنفی و سیاسی به پیروزی نهایی دست یابیم. وظیفه تمامی نیروهای مخالف و مبارزاتی در این برهه حساس از تاریخ اینست که تمام اختلافات عقیدتی و دیدگاههای غیر منطقی را به کناری گذاشته و برای نجات ایران و دستیابی به حکومتی سکولار دمکرات که تمام اقشار ملت، در اداره آن سهیم باشند یکصدا شده و همگام با مردم در این مسیر پر از فراز و نشیب حرکت کنند. به امید رهایی کشور از چنگال دژخیمان و شیاطین مکار

انتقاد هه‌نگاو از عملکرد سازمان‌های حقوق بشری نسبت به گزارشات وضعیت حقوق بشر در شهرهای کُردستان


سازمان حقوق بشری هه‌نگاو نه تنها به نقض فاحش حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی می‌پردازد بلکه همواره منتقد عملکرد برخی سازمان‌های(غیر دولتی) حقوق بشری بویژه آنهایی که دارای میز اختصاصی ایران می‌باشند، بوده است. 

گزارش‌های تنظیمی این سازمان‌ها عمدتاً تابعی از نظر و پیشینه سیاسی کارشناسان ایرانی بوده که وضعیت نقض حقوق بشر در شهرهای کُردستان را کمتر از شدت واقعی نقض حقوق بشر منعکس می‌کنند. در این راستا همواره متدولوژی تحقیق و جمع آوری مستندات آنها با ضعف زائد‌الوصفی مواجه بوده است. 

هه‌نگاو به عنوان یکی از اصلی‌ترین گزارشگران حقوق بشر در کُردستان که به صورت روزانه وضعیت حقوق بشر را رصد می‌کند همواره این ضعف را به این سازمان‌ها متذکر شده لیکن بدلایل نامعلوم مورد انکار واقع شده است.

 یکی از سازمانهای مدنظر دیده‌بان حقوق بشر و میز اختصاصی ایران این سازمان است. این سازمان در آخرین گزارش خود در خصوص آزار و شکنجه کودکان توسط نیروهای امنیتی به هیچ عنوان تمامی ابعاد و آمار منتشر شده توسط هه‌نگاو را مورد توجه قرار نداده است.
 

ما به عنوان یکی از اصلی‌ترین سازمانهای ناظر بر وضعیت حقوق بشر در شهرهای کُردستان عملکرد این سازمان حقوق بشری را مغرضانه قلمداد و درخواست می‌کنیم در عملکرد خود تجدید نظر کنند. 
 

هه‌نگاو همواره اعلام نموده جریان حقوق بشری غالب تبعیض‌آمیز بوده و بدلایل متعدد سیاسی-تاریخی نقض فاحش حقوق بشر در کُردستان کمتر از وضعیت واقعی انعکاس داده می‌شود.  

کشته شدن «سمیر گردهانی» توسط خودروی نیروهای نظام


 «سمیر گردهانی» توسط خودروی نیروهای نظام زیر گرفته شد و جان خود را از دست داد.

سمیر گردهانی ۱۶ ساله اهل بلوچ، کارگر یک فروشگاه مواد غذایی بود که در شهرستان فنوج توسط خودروی نیروهای نظام، در جریان تعقیب و گریز، زیر گرفته شده و جان خود را از دست داد.

به نقل از «حال‌وش» در پی تعقیب و گریز میان موتورسوارن نیروی انتظامی و تعدادی دیگر، همچنین تیراندازی نیروهای امنیتی به تجمع مردم، چند نفر کشته و تعدادی نیز مجروح شده‌اند. سمیر گردهانی نیز یکی از راکبان موتورسوار بود.

روزی نیست که جوانان ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی به گونه‌های متفاوت کشته نشوند. گناه کودکان و نوجوانان چیست که به راحتی توسط رژیم جانشان گرفته می‌شود؟ نظام جمهوری اسلامی از دانایی و آگاهی مردم، از مردمی که دیگر خواهان این رژیم نیستند، از اینکه دیگر نمی‌توانند به راحتی غارتگری کنند ترسیده است. مردم ایران با هر جنایتی که رژیم با کشتار مردم انجام می‌دهد، آگاه‌تر و غیورتر شده‌اند.

«سمیر» هم یکی از نوجوانان زحمتکشی بود که در بلوچستان توسط نیروهای نظام کشته شد. اما پیام مردم بلوچستان این است که بدون هیچ ترسی به اعتراضات خود ادامه می‌دهند تا پیروزی ایران زمین را به دست آورند و هر چه تعداد کشتارها بیشتر شود، مردم بلوچستان نیز غیورتر و محکم‌تر از قبل برای پیروزی قدم برمی‌دارند.

۱۴۰۲ اردیبهشت ۳, یکشنبه

گزارش آماری نقض حقوق پیروان ادیان، فروردین ۱۴۰۲

 

گزارش آماری نقض حقوق پیروان ادیان، فروردین ۱۴۰۲

تهیه و تنظیم:کریم ناصری، آرشا کچوئیان، علی فروتن، سعید پورمند، صدرا مجیب یزدانی

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از 121 خبر که در طول فروردین ماه 1402 تهیه شده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه های داخلی و خارجی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع آوری شده و عملا نمی تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت های جامعه باشد.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق پیروان حقوق ادیان که از رسانه های داخلی و خارجی مانند ایسنا ، هرانا ، ایسنا ، ایرنا ، ایلنا ، هنر آنلاین ، باشگاه خبرنگاران جوان ، خبرگزاری فارس ، کیهان ، همشهری آنلاین ، مهرنیوز، سازمان ماده 18 ، کردپرس ، کردپا ، کمپین فعالین بلوچ ، هه نگاو ، بی بی سی فارسی ، جمع آوری گردیده، تهیه شده است.

همکارانی که درگردآوری این موارد خبری نقض حقوق ادیان در فروردین ماه همکاری کردند خانمها و آقایان: کریم ناصری، آرشا کچوئیان، علی فروتن، صدرا مجیب یزدانی، رضا شایگان، لیلا رمضان، قندیل دادخواه، پوریا فرجی، سعید طایف، کیمیا قزلباش، آرمان توکلی، احمدکشاورز مویدی، مریم افتخار، اسفندیار سنگری، داود لطفی، محمد مهدی خسرو پناه ، عباس رهبری، مریم حبیبی، لیلا ابوطالبی، کوثر ولی زاده، شراره هادیزاده رئیسی، می باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://adian.bashariyat.org/


۱۴۰۲ اردیبهشت ۱, جمعه

مقاله : جرائم رهبر تحت تعقیب (سید علی خامنه ای)


 تحت تعقیب از سوی مردم :ایران سیدعلی حسینی خامنه (علی خامنه ای کارزار خون خواهی  مردمی #تحت_تعقیب علی خامنه ای را به عنوان نخستین کسی که باید در دادگاههای ملی و فراملی محاکمه شود معرفی میکند خامنه ای متهم است به همدستی در هدایت طرح کشتار جمعی زندانیان سیاسی، به ویژه در سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۷ رهبری و هدایت علنی و پیوسته نیروهای سرکوب قضایی، امنیتی پلیس و شبه نظامی از سال ۱۳۶۸ و دستور سرکوب و کشتار خیابانی شهروندان در مشهد خرداد ۱۳۷۱ در اسلامشهر فروردین ۱۳۷۴ دستور قتلهای زنجیره ای پاییز ۱۳۷۷ دستور سرکوب جنبشهای ملی دانشجویی تیر ۱۳۷۸ و خرداد ۱۳۸۲ دستور سرکوب و کشتار خیابانی شهروندان در «جنبش سبز»، ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ دستور سرکوب و کشتار خیابانی گسترده شهروندان در جریان خیزشهای دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ و همچنان کشتار بی رحمانه و دستگیری ، اعدام معترضان خیزش انقلاب زن زندگی آزادی از شهریور ماه ۱۴۰۱ تا اکنون (بهار۱۴۰۲) و مسمومیت دانش آموزان مدارس دخترانه در مدارس کل کشور ،  تشکیل و هدایت سازمانهای تروریست اسلامی از جمله در عراق افعانستان، سوریه، لبنان، یمن

مقاله : سرگذشت یک رهبر تصادفی جنایتکار



 اگر سرگذشت خامنه‌ای را از پیش از انقلاب ۵۷ تا رسیدن به رهبری مرور کنیم درمی‌یابیم که راهی که خامنه‌ای در رسیدن به قدرت طی کرده مشابهتی با راهی که دیگر دیکتاتورهای جهان سومی، از قبیل صدام و قذافی و حافظ اسد –یا حتی پوتین– طی کرده اند، ندارد. اگر دیکتاتورهای منطقه با نبرد با دیگر مدعیان قدرت و اثبات شایستگی خود به جایگاه خود رسیدند، ترقی خامنه‌ای در صحنه سیاست ایران بعد انقلاب در واقع محصول یک سلسله تصادفات تاریخی بود که او را تا جایگاه رهبری ایران بالا برد. برای درک ریشه رفتار و تصمیم‌های خامنه‌ای و این موضوع که در ذهن خامنه‌ای در قامت رهبری ایران چه می‌گذرد می‌بایست سرگذشتی که بر او رفته و مسیری که وی طی کرده را مرور کوتاهی بکنیم. در یک مرور اجمالی شاید بتوان در زندگی وی سه واقعه تاثیر گذار بر ذهن او را تشخیص داد.

قبل انقلاب خامنه‌ای تحصیلات حوزوی یا رسمی درخشانی نداشت و در صحنه سیاسی مبارزات ضد پهلوی نیز چهره چندان شاخصی نبود. سید طلبه خوش‌بیانی بود که مشهور بود شعر می‌سراید و ساز می‌زند؛ در محافل سنتی شهرش نیز حضوری فعال و منبری پر شنونده داشت. واقعه تاثیرگذار اول باید ملاقات خامنه‌ای گم‌نام با جلال‌ آل‌احمد، چهره مشهور روشنفکری آن دوره، بوده باشد. این دیدار در سال ۴۷ در مشهد رخ داده و خامنه‌ای از لفظ “زیارت” برای آن استفاده می‌کند: «در سال ۴۷ که {آل‌احمد} را در مشهد زیارت کردم… آل‌احمد به راستی نعمت بزرگی بود. حداقل، یک نسل را او آگاهی داده است. و این برای یک انقلاب، کم نیست.»[پاسخ‌ به پرسش‌های انتشارات رواق در سال ۱۳۵۸ در تبیین منش فکری و عملی جلال آل‌احمد]. از این دیدار نعمت میرزا زاده (آزرم) جزییات بیشتری ارائه داده؛ در منزل محمدتقی شریعتی، پدر علی شریعتی محفلی به افتخار سفر آل‌احمد به مشهد بوده و در جمع علاوه بر برخی از اعضای کانون نشر حقایق اسلامی، شریعتی پدر و پسر و علی خامنه‌ای هم بوده اند. آل‌احمد همان بحثی را پیش می‌کشد که در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» نیز آورده که درنهضت‌های اجتماعی ایران هر وقت روشنفکر جدا از روحانیت و جدا از بدنه جامعه خواسته تحولی ایجاد کند موفق نشده، اما هر جا که روشنفکران در چهره روشنفکر مذهبی، یعنی به همراهی روحانیت با هم کار کرده اند موفق شده اند. آل‌احمد بعد این که سخنش تمام می‌شود برای حواله سخن به کسی دیگر به سمت خامنه‌ای جوان می‌گردد و صمیمانه می‌گوید «این‌ است رئیس حالا…؛ خیلی خوب. من نماینده روشنفکرها هستم. منِ قرتی نماینده روشنفکر، نماینده روحانیت کو؟ تو هستی؟ دستت را بده به من، چراکه این نهضت باید این جوری درست بشود از ترکیب اینها.» خامنه‌ای هم محجوبانه مجلس را ادامه می‌دهد که بله در تحولات اجتماع لازم است روشنفکر و مذهبی با هم همراه باشند.[مصاحبه نعمت میرزازاده با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار دوم، تاریخ مصاحبه: ۴ خرداد ۱۳۶۳، مصاحبه‌کننده: ضیاء صدقی]. برای خامنه‌ای ۲۹ ساله دیدار با آل‌آحمد –چهره اصلی جریان روشنفکری آن دوره– و اینکه از سوی او «نماینده روحانیت در نهضت‌های اجتماعی» خطاب بشود احتمالا خاطره تاثیرگذاری بوده.

در طی سال‌های بعد که منتهی به انقلاب شد خامنه‌ای برای ساواک به عنوان یک آخوند خراسانی مشکل‌ساز کمابیش شناخته شده بود و به خاطر منبرهایش چند باری دستگیر و حتی تبعید شده بود، اما شروع صعود او به قدرت با حضور او به جلسات شورای انقلاب به پیشنهاد مرتضی مطهری بود. از آنجا به معاونت امور انقلاب وزارت دفاع در معیت مصطفی چمران رفت. سپس در قامت نمانده مجلس از حوزه انتخابیه تهران به مجلس رفت و عضو و رییس کمیسیون دفاعی بود. سال ۵۸ خمینی پس از منتظری او را به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب کرد، برخلاف منتظری خامنه‌ای خطیب خوبی بود و بین روحانیون به آن شهره بود.
اما حادثه تاثیرگذار دیگر در ذهن و ضمیر خامنه‌ای ترور نافرجام وی بود. یک هفته بعد از عزل بنی‌صدر، در ۶ تیر سال ۶۰، خامنه‌ای که آن زمان نماینده مجلس شورای اسلامی بود موقع سخنرانی در مسجدی مورد ترور قرار گرفت که طی آن تا یک قدمی مرگ رفت. مشابه هر کسی دیگر، بعد جان بدر بردن از چنان حادثه مهلکی برای او هم این سوال پیش می‌آید که من چرا به زندگی برگشتم؟ خود خامنه‌ای برداشتش از این مساله را هشت ماه بعد حادثه ترور در خطبه نماز جمعه اینگونه بیان می‌کند «من تا سرحد مرگ رفتم و فضل خدا به برکت دعای شما مردم مرا برگرداند؛ و من از همان لحظه احساس کردم که خدا از من توقع انجام خدمت بزرگی را دارد و خودم را آماده کردم. آن روز البته حدس نمى‌زدم که این خدمت چیست، اما یقین داشتم که باید آماده‌ى برداشتن بارهاى سنگینى براى او و براى این انقلاب و در خدمت شما مردم باشم [نماز جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۶۰].

اما آن خدمتی که در آن روز ترور وی حدس نمی‌زده چیست چه بود؟ در این هشت ‌ماهی که سخن از آن می‌رود چند حادثه دیگر هم اتفاق افتاده بود که تاثیر آنها بر زندگی سیاسی خامنه‌ای انکار ناشدنی است: فردای روز ترور خامنه‌ای در انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی شمار زیادی از اعضای این حزب از جمله سید محمد بهشتی کشته شده می‌شوند. دو ماه بعدش هم محمد علی رجایی، دومین رییس‌جمهوری ایران به همراه محمدجواد باهنر نخست‌وزیرش در انفجار دفتر نخست‌وزیری کشته می‌شوند. بعد از کشته شدن رجایی، خمینی که تا پیش از آن با تصدی روحانیون در مقام ریاست جمهوری موافق نبود با نامزدی خامنه‌ای برای ریاست جمهوری موافقت می‌کند و البته خامنه‌ای نیز با کسب ۹۵٪ آرا به عنوان سومین رییس‌جمهوری ایران انتخاب می‌شود. چنین سلسله پیشامدهای منجر به چنان ترقی رتبه‌ای در عرض چهار ماه می‌تواند هر کسی را تحت تاثیر قرار بدهد که دست تقدیری در این حوادث سرنوشت‌ساز در کار بوده و بنا به “رسالتی” است که او به آن جایگاه رسیده، چنانچه خامنه‌ای هم در سخنانش آن برداشتش را پنهان نکرده.

به رهبری رسیدن خامنه‌ای در سال ۶۸ نیز کم از شگفتی ندارد. عزل منتظری از منصب قائم‌مقامی خمینی در فروردین ۶۸ اتفاق افتاد و مرگ خمینی در خرداد همان سال. در جلسه فوق‌العاده مجلس خبرگان فردای مرگ خمینی، نه رهبر شدن مرجع بزرگی چون آیت‌ا… عظمی گلپایگانی رای آورد و نه موضوع رهبری شورایی. نهایتا اعضا به رهبری موقت خامنه‌ای رییس‌جمهور رای دادند تا زودتر مساله فیصله پیدا بکند و ایشان نیز از خود سلب تکلیف کرده باشند؛ جالب اینکه چنانچه از فیلم جلسه مشهود است خود خامنه‌ای صراحتا خود را شایسته این مقام نمی‌داند و مخالف این انتخاب است. دقت در ویدئوی جلسه انتخاب رهبری جالب است که چطور وقتی گزینه‌ای برای قبول مسئولیت نیست “جمع” رهبری را به طور موقت به خامنه‌ای می‌دهند و البته مطابق تعارفات معمول ایرانی به او قول کمک و همیاری می‌دهند تا جلسه فیصله یابد و مساله طولانی نشود. به این تعبیر در رسیدن به رهبری کشور، خامنه‌ای قدرت را کسب نکرد بلکه با کناره‌گیری دیگران از مسئولیت قدرت به دامن او افتاد. به این ترتیب در پی چرخش امور، خامنه‌ای که تا روزی پیش رسانه‌ها با تخفیف دادن او را با عنوان «حجت الاسلام» می‌خواندند از فردا بر مصدری نشست که تا چندی پیش قرار بود نصیب آیت ا… العظمی منتظری باشد؛ منصبی که نه شرعا نه قانونا زمینه‌های کسب آن را نداشت و چه بسا تا پیش از آن جلسه در خیالش هم نمی‌گنجید به آن برسد.

شاید آن شب خامنه‌ای خاطرات خود را مرور می‌کرد و از بیعت آل‌احمد با خودش،‌ تا ترور و جان بدر بردن معجزه آ‌سایش، تا رسیدنش به ریاست جمهوری و امروز به رهبری، همه را در یک راستا می‌دید: یک رسالت تاریخی برای خود. پس می‌باید با ایمانی راسخ‌تر از پیش در راستای رسالت تاریخی که دارد با تمام قدرت قدم بردارد.

از جنبه‌ای دیگر هم مسیری که خامنه‌ای در ساختار سیاست جمهوری اسلامی ایران پیموده مایه شگفتی است. پس از پایان مسئولیت او در مقام نماینده مجلس دیگر هیچ وقت در نظام سیاسی کشور خامنه‌ای دارای جایگاهی با مسئولیت دولتی نبوده است. توضیح اینکه طی سال‌های ۶۰-۶۸ که او رییس‌ جمهور بود نظام سیاسی ایران پارلمانی بود و مسئولیت دولت با نخست وزیر بود و ریاست جمهوری پستی کمابیش تشریفاتی بود. بعد از آن که وی رهبر شد نظام سیاسی ایران با حذف پست نخست‌وزیری به جمهوری ریاستی تبدیل شد و مسئولیت دولت با رییس جمهور افتاد. اگر به سخنان وی هم دقت بکنیم می‌بینیم که در تمام این سال‌ها پیوسته او از مسئولان می‌خواهد که رسیدگی بکند و برای خود مسئولیتی قائل نیست. با این تفسیر بعد سلسله حوادث سال ۶۰ که وی از نمایندگی مجلس به ریاست جمهوری و بعدتر که به رهبری رسید با اینکه در هر مرحله به قدرت سیاسی وی افزوده شد از مسئولیت او حتی کاسته شد.

سیر ترقی خامنه‌ای در نظام سیاسی ایران احتمالا در دنیا بی‌نظیر است. هیچ دور از ذهن نیست که هر کس دیگری هم در پی چنان سلسله وقایعی به این همه قدرتِ بدون مسئولیت می‌رسید و طی ۱۲ سال از یک شهروند کم‌ نام و نشان که در دخل و خرجش هم مانده به رهبری یک کشور ثروتمند می‌رسید باورش می‌شد که دست‌های غیبی در کار است تا رسالتی توسط او انجام بشود. این است که خامنه‌ای نه خود را در قامت رهبری مردم ایران که رهبر مسلمانان جهان می‌بیند؛ برای خود مسئولیت جهانی تعریف می‌کند تا در عرصه جهانی اثرگذار باشد و هم‌طراز و رقیب خود را قدرت‌های اول جهانی، و رسالت خود را در افتادن با “نقشه‌های ایشان” می‌داند. دیگر هدف چنین فردی نه اداره یک کشور و رسیدگی به امور مردم آن است –که اگر قضای الهی بر این بود دولت به اویی که این کاره نبوده نمی‌رسید– بلکه با تمام وجود او اعتقاد دارد حکمتی در این بوده که حوالت تاریخی به نام او افتاده و به این منصب رسیده و در پی آن سلسله حوادث چیزی وراتر از ظاهر امور بوده است.

با این تعبیر این نقل قول رفسنجانی از خامنه‌ای که “خودم پاسخ خدا را می‌دهم” قابل فهم می‌شود: در میانه دوره ریاست جمهوری روحانی، رفسنجانی در جلسه‌ای با خامنه‌ای درباره منافع زیاد و مضار کم ارتباط با امریکا، و مشکلات ناشی از عدم ارتباط با امریکا بحث طولانیی داشته که به نتیجه‌ نمی‌رسد. در پایان جلسه رفسنجانی به خامنه‌ای می‌گوید «من حرف دیگری در این مورد ندارم، می‌ماند مساله ما با خدا، بالاخره روز قیامت از شما می‌پرسند، این همه ضرری که این طرف هست برای نظام و مشکلات مردم، اینها را شما به عهده می‌گیرید؟ ایشان گفتند بله، جواب خدا با من باشد.»[فیلم مصاحبه ضبط شده رفسنجانی با جعفر شیرعلی‌نیا].

حالیا ما با دو رویکرد می‌توانیم این قضیه را درک بکنیم. یکی این که شاید در پی این سلسله وقایع دستی از غیب در کار بوده و برگزیدگی خامنه‌ای از روی حکمتی بوده تا رسالتی انجام بدهد (یعنی تصوری مشابه آنچه هر فردی با چنان سرگذشتی برای خود فرض می‌کند). گزینه دیگر این که از بد حادثه رهبری کشور ما به دست یک فرد متوهم بی‌مسئولیت افتاده که تا سرمایه‌های این آب و خاک را برای تعقیب توهمات برگزیدگی خویش تا منتهای آن خرج نکند از دنبال کردن افکار خویش کوتاه نمی‌آید، چنان که سال‌هاست منطقه را تا دریای مدیترانه و یمن با خرج از کیسه ملت ایران به آشوب کشانیده.

بدبختانه از خصیصه‌های افراد با توهم برگزیدگی یکی این است که با گذر از هر پیچ خطرناک و گذر از هر گردنه خطرناکی بیشتر بر این باور خود که در راه درست اند مصمم‌تر می‌شوند (و توجه نمی‌کنند که بخاطر نداشتن شایستگی عملا با متحمل کردن چه هزینه گزافی به جاده و خودروی زیر پا این گذر را انجام داده اند). فردی با توهم برگزیدگی هر چه در راه خود پیش‌تر می‌رود بیشتر بر این باور می‌رسد که در زمین نخوردن و به پیش رفتنش حکمتی هست که تا بدینجا آمده وگرنه که ﴿ما را به سخت جانی خود این گمان نبود﴾، پس بی‌شک دستی از غیب است که دارد امور را هدایت می‌کند. با چنین ذهنیتی فرد متوهم تنها آن زمان درمی‌یابد که داشته اشتباه می‌رفته که پایان کار وی نیز می‌رسد.

شاید اگر خامنه‌ای زندگی‌نامه‌ش را از مسجد کرامت مشهد تا کاخ مرمر تهران به نگارش دربیاورد آیندگانی نیز آن را بسان معجزه بپندارند؛ سیر اتفاقات تاریخیی که او طی ۱۲ سال از منبرهای گاه‌گاهی در مساجد شهرستان‌ها به منصب رهبری ایران رسانید. سرگذشتی که احتمالا در جهان نمونه دیگری نداشته باشد و مشابه آن را فقط در فیلم‌های طنز موقعیت شاهد بوده باشیم. این که فردی به سبب یک سلسله اتفاقات و خوش‌شانسی‌ها و رودربایستی‌ها به منصبی که در خور او نیست می‌رسد و امر بر او مشتبه می‌شود که شایسته آن مقام است. برای ایرانیان داستان “مسعود شصت‌چی” در «مرد هزارچهره» شاید حکایت مشابه خامنه‌ای باشد، با این تفاوت که شصت‌چی در دنیای خیالین طنز اجرا می‌کرد اما خامنه‌ای همه این سال‌ها در حال رقم زدن تراژدی‌ برای مردم و کشور ایران بوده و در در نتیجه سیاست‌های او در همه این سال‌ها سرمایه‌های این مرز و بوم، از انسان تا پرنده و چرنده و دریاچه و کوه و جنگل، همه تباه شده اند.

« جنایت و مکافات» یک رهبر قاتل

 



همه فلش ها بسوی خامنه ای ( عمود خیمه نظام) ! 
انبوه جنایات هولناک، مکافات بسا سخت و سهمگینی برای رهبر قاتل را در پی خواهد داشت و جامه ی پوسیده اهریمن ریشدامنان را از هم خواهد درید. به همین دلیل رژیم با تمام قوا سعی می کند خامنه ای قاتل و فرمانده کل قوا را از تیررس مردم و افکار عمومی  از این جنایات دور سازد. به همین دلیل می بایست دریک مونیزم یکسویه، خامنه ای (عمود خیمه نظام جنایت ) را نشانه رفت. تمام وحشت خامنه ای و این نظام از نوک فلش اعتراضات بسوی خامنه ای است.
جنایت سرنگون کردن هواپیمای مسافربری و کشته شدن ۱۷۶ تن و کشتار آبان ۹۸ با فرمان خامنه ای و جنایات و فساد حاکم بر نظام ولایت فقیه را اجتناب ناپزیر است و پیش از همه شخص خامنه ای و عمود خیمه نظام بدین امر واقف است:
شبنه ۲۱ دی ماه خبرگزاری فارس برای  بدر بردن رهبر قاتل از این جنایت ادعا کرد:
« خامنه‌ای با دو روز تأخیر از علت سقوط هواپیما باخبر شد.» رادیو فردا
این درحالی است که امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران و مسئول مستقیم پدافند این نیرو بدون کوچکترین نشانه ای از تاثر در ‌چهره اش،  سه روز پیش( چهارشنبه) اعتراف می کند که تردید داشته و می گوید:
« صبح چهارشنبه بلافاصله پس از مطلع شدن از خبر «زدن یک هدف در تهران»، این موضوع و همچنین تردید خود در این باره را به اطلاع «مسئولین» رساند و آنها نیز بلافاصله کسانی را که در این زمینه دخیل بودند قرنطینه کردند.» 
خامنه ای بعنوان فرمانده کل قوا از همان صبح چهار شنبه در جریان هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری بوده است.
هدف  از این دروغهای آشکار از تیررس دور کردن مسئول شماره یک این جنایت و رهبر قاتل است.
تلاش براى پاك كردن نقش آيت الله خامنه اى از فاجعه شروع شد!
 
سفید سازی کردن خامنه ای از کشتار آبان ۹۸
کما اینکه کشتار ابان ۹۸ با فرمان خامنه ای صورت گرفت و پس از کشتار این خامنه ای بود کشته شدگان را شهید می نامید و یا با  ارسال « تیم های اشک تمساح » از مسئولین بسوی خانوداه های  جانباختگان جهت دلجویی؟ و پرداخت دیه را برای سفید سازی خامنه ای و رهبر قاتل را به نمایش گذاشت.
بدلیل فروریزش خاکریزهای رژیم در لبنان و عراق و …،  قیام آبان ۹۸ و ادامه آن تا تظاهرات اینک و امروز، نشان میدهد که  خامنه ای و نظام ظرفیت پذیرش جنایات بدلیل مکافات سهمگینی که باید با خشم مردم در خیابان مواجه شود را ندارد، و مسئولین رژیم سعی می کنند خامنه ای را از تیررس مردم  بجان  آمده ازجنایت و تمرکز روی خیمه نظام  دور سازند.
فرض بگیریم که رژیم از هراس بمباران مراکز فرهنگی( قبر خمینی و بیت خامنه ای و …) ناگزیر به هر جنبنده ای در آسمان شلیک کرده و سقوط هواپیما امری سهوی  است. اما:
آیا کشتار بیش از ۱۵۰۰تن در آبان ۹۸ و دستگیری ۸ تا ۱۰ هزارتن و شکنجه آنان و پیدا شدن اجساد در نهرو دریاچه و بیابان و وسط جاده های شهری نیز امری سهوی است؟
آیا سرکوب زنان در خیابان و زندانی ساختن آنان و نامه تکان دهنده کیمیا علیزاده و شکلیک به قلب و مغز ندا آقا سلطان و نیکیتا اسفندانی دختر ۱۴ساله  امری سهوی است.؟
آیا سرکوب و کشتار در قیام های ۷۸ و ۸۸ و۹۶ امری سهوی است.؟
آیا قتل عام ۶۷ و حمایت خامنه ای از این قتل عام درسال ۹۵( می خواهد تا جای شهید و جلاد عوض نشود)؟ امری سهوی است.؟
انفجار حرم امام رضا در مشهد درسال ۱۳۷۳  و انداختن مسئولیت این انفجار به  سازمان مجاهدین خلق امری سهوی است.؟
همچنین صدها نمونه دیگر از جنایت این چهار دهه و قتل های زنجیره ای و … امری سهوی بوده است.؟
همچنانکه مردم بپا خاسته امروز این جنایت و رهبرش رانشانه رفته اند:
تنها امری که سهو بوده و تاوان آنرا مردم داده اند، به حاکمیّت رسیدن خمینی درسال ۵۷ بود. همان اشتباه عظیمی چند نسل ازمردم ایران، زندگی و آرزوهای آنان را نیست و نابود کرد.
شعارهای تظاهرات مردم در همین اینک و امروز نیز نشانگر همین است که می بایست براین سالیان جنایت نقطه پایانی گذاشت و فلش ها بسوی خامنه ای است:
برای اولین بار شعار «جمهوری اسلامی نابود باید گردد» در تهران طنین انداز شد
«این همه سال جنایت مرگ بر این ولایت»، «کشته ندادیم که سازش کنیم رهبر قاتل را ستایش کنیم»، «مرگ بر دیکتاتور»
گروه دیگری از معترضان نیز با تجمع در مقابل دانشگاه شریف شعارهایی چون «فرمانده کل قوا، استعفا» و «مایه ننگ ملت، سپاه بی‌کفایت» سر دادند.
به من نگو فتنه‌گر – فتنه تویی ستمگر

«دیکتاتور لُخت شد»


رهبر نامشروع ایران  سید علی خامنه ای کودک کش

 مخالفت صریح علی خامنه‌ای با برگزاری رفراندوم در ایران، و تغییر عبارت «مردمِ همیشه‌فهیمِ» کشور به مردمی «فاقد تحلیل» در ادبیات وی، موجی از واکنش‌ها را در فضای مجازی فارسی‌زبان به راه انداخت که پس از دو روز هم‌چنان ادامه دارد.

شبکه‌های اجتماعی مملو از نوشته‌هایی درباره «لخت‌ شدن دیکتاتور»، «خیال‌‌پردازی پدر زورگو» و «دیکتاتورتر شدن» رهبر جمهوری اسلامی همزمان با افزایش سن اوست. سخنرانی خامنه‌ای در روز تولد او انجام شد.
برخی با اشاره به برگزاری همه‌پرسی درباره مسائل خرد و کلان در کشورهای مختلف دنیا، از جمله در بریتانیا برای تصمیم‌گیری درباره خروج از اتحادیه اروپا، در سوئیس برای محدود کردن مهاجرت از کشورهای عضو اتحادیه اروپا به این کشور، یا حتی در ترکیه برای استقرار سیستم ریاستی، به علی خامنه‌ای یادآوری کرده‌اند که برگزاری همه‌پرسی در کشورهای دنیا درباره موضوعات مختلف امری معمول و رایج است.
با وجود این انتقادها، روح کلی فضای مجازی فارسی‌زبان، استقبال از ابراز نظر شفاف خامنه‌ای درباره نگاه و توقع او از شهروندان ایران و ابراز امیدواری نسبت به بریدن امید افرادی است که به زعم آنها کماکان به اصلاح جمهوری اسلامی امیدوار هستند.
پس از موضع‌گیری خامنه‌ای درباره رفراندوم، جریان اصلاح‌طلبی در ایران نیز به طور مشخص مورد انتقاد گرفته و کاربرانی آنها را «آویزان» نامیده و نوشته‌اند با آن که نگاه حکومت به افراد شاخص این جریان را می‌دانند، باز هم حاضر به طرح موضوع عبور از جمهوری اسلامی نیستند.
دفاع «کیهان» از مخالفت خامنه‌ای با همه‌پرسی؛ رفراندوم راهپیمایی‌های کف خیابان است
پس از بالا گرفتن انتقادات به اظهارات علی خامنه‌ای که مردم را فاقد صلاحیت و تحلیل لازم برای تصمیم‌گیری در رفراندوم دانسته بود؛ روزنامه کیهان که توسط نماینده خامنه‌ای و با بودجه عمومی اداره می‌شود به دفاع از رهبر جمهوری اسلامی پرداخت.
در بخشی از مطلب روزنامه کیهان آمده است: «سال‌هاست رسانه‌های جهان سلطه و اربابانشان بر طبل رفراندوم یا همه پرسی در جمهوری اسلامی می‌کوبند، در حالی که نظام اسلامی ایران یا رفراندوم و کسب بیش از ۹۸ درصد از آرای ملت تاسیس شد.»
کیهان تاکید کرده است: «اقشار مختلف مردم ایران بارها در راهپیمایی‌های عظیم میلیونی مانند تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷، رای خود را به جمهوری اسلامی اعلام کرده بودند.»
از نگاه روزنامه کیهان راهپیمایی‌های بیست و دوم بهمن و روز قدس که هر ساله برگزار شده از جمله همین همه پرسی‌های دائم در جمهوری اسلامی است.

۱۴۰۲ فروردین ۳۱, پنجشنبه

انتقال مهدی عرفانی فعال مدنی اهل قروه به بازداشتگاه اطلاعات سپاه سنندج


 مهدی عرفانی، ورزشکار و فعال مدنی بازداشت‌شده اهل قروه، پس از ربوده شدن توسط نیروهای مسلح حکومتی، به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به قرارگاه شهرامفر در سنندج منتقل شده است. 

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، مهدی عرفانی، ورزشکار و فعال مدنی اهل قروه که طی یورش مسلحانه نیروهای حکومتی ربوده شده بود، به قرارگاه شهرامفهر متعلق به اطلاعات سپاه پاسداران در شهر سنندج (سنه) انتقال داده شد.

مهدی عرفانی در صبح روز شنبه ٢٦ فروردین ١٤٠٢، طی یورش مسلحانه نیروهای حکومتی در شهر قروه ربوده شد.

پیشتر هه‌نگاو در مورد ربایش آقای عرفانی نوشته بود: در جریان حمله به منزل خانوادگی مهدی عرفانی، تعداد ١٠ تن از نیروهای حکومتی پس از ورود مسلحانه به منزل و ایجاد ارعاب، همراه با ضرب‌وشتم این شهروند را ربودند.

این نیروها پس از تفتیش کامل منزل، وسایل شخصی مهدی عرفانی شامل کتاب، کامپیوتر، تلفن همراه و یادداشت‌های او را ضبط کرده بودند.

ادامه فشار بر خانواده‌های کشته‌شدگان اعتراضات؛ بازداشت نامزد حامد سلحشور


 همزمان با افزایش فشار بر خانواده کشته‌شدگان اعتراضات اخیر در ایران، «معصومه احمدی»، نامزد «حامد سلحشور» از کشته شدگان ایذه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

شامگاه پنج‌شنبه ۲۴ فروردین، رضا پیرفلک، عموی کیان پیرفلک، در صفحه اینستاگرامش از بازداشت معصومه (مهسا) احمدی، نامزد حامد سلحشور، خبر داد. بر اساس این خبر معصومه (مهسا) احمدی حوالی ساعت شش غروب پنج‌شنبه در حال بازگشت از تولد رضا شریعتی، یکی دیگر کشته‌شدگان اعتراضات ایذه، به دست نیروهای لباس شخصی بازداشت شده  و از «نهاد بازداشت‌کننده» و همچنین محلی که نامزد حامد سلحشور پس از بازداشت به آن منتقل شده «اطلاعی در دست نیست.»

«حامد سلحشور»، معترض ۲۲ ساله در جریان اعتراضات سراسری، هنگامی که روز چهارم آذر با خودرو از اصفهان راهی شهر خود بود در ورودی ایذه به دست نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شد و به بازداشتگاهی در اهواز منتقل شد. حدود یک هفته بعد پیکر بی‌جان او تحویل خانواده‌اش شد و در روز پنج‌شنبه ۱۰ آذر ماه در فضایی امنیتی و مخفیانه در منطقه «قلعه تل» در خارج شهر ایذه دفن کردند.

با این حال بستگان حامد سلحشور همان روز پیکر او را از قبری که به دست نیروهای امنیتی در آن مدفون شده بود خارج کردند و در «آرامگاه خانوادگی» خود در ایذه  انتقال دادند و به خاک سپردند.

نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی فشار به خانواده‌های دادخواه کشته‌شدگان در هفته‌های اخیر را بالا برده است. بازداشت پدر و مادر جواد حیدری در قزوین برای چند روز و  بازداشت پدر حمیدرضا روحی در تهران، از موارد دیگر فشار بر خانواده‌های دادخواه است. نیروهای امنیتی قرار گرفته‌اند.

تفتیش منازل سه شهروند بهایی در کرمان


 ماموران وزارت اطلاعات در روز سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ منازل سه شهروند بهایی ساکن شهر کرمان به نام‌های «سروش خلوصی»، «هایده فتاحی» (خلوصی) و «میلاد مستوری» را مورد بازرسی قرار دادند.

روز سه شنبه ۲۲ فروردین، ماموران به بهانه تحویل بسته پستی به منزل یک زوج بهایی به نام‌های سروش و هایده خلوصی وارد شده و پس از تفتیش منزل، کلیه وسایل الکترونیکی منزل شامل لپ تاب، تلفن‌های همراه، فلش مموری و کیس کامپیوتر را ضبط کردند.

هم‌چنین در این روز، ماموران اداره اطلاعات کرمان با در دست داشتن حکم به منزل میلاد مستوری وارد شده و پس از بازرسی کامل منزل، برخی از لوازم شخصی ساکنان منزل از جمله گوشی‌های همراه میلاد مستوری و پدر مرحومش، شهرام مستوری را ضبط کردند.

یک منبع مطلع به ایران وایر گفت که ماموران در حین ورود حکمی مبنی بر متهم بودن میلاد مستوری به خانواده نشان می‌دهند اما وقتی خانواده مستوری نوع اتهام را جویا می‌شوند، ماموران به آنان می‌گویند که نمی‌توانند اتهام را اعلام کنند.

مولوی عبدالحمید: هیچ کس در فکر نابودی دیگران نباشد


 «مولوی عبدالحمید» در سخنرانی امروز جمعه، ۲۵ فروردین، که همزمان با تظاهرات حکومتی «روز قدس» بود، با یادآوری قراردادهای صلح بین پیامبر اسلام و قبایل مختلف به ویژه یهودی‌ها در صدر اسلام، گفت: «هیچ کس در فکر نابودی دیگران نباشد و همه باید در فکر صلح باشند.»

این روحانی بلندپایه اهل سنت سیستان و بلوچستان همچنین از پیروان ادیان مختلف به‌ویژه مسلمانان و یهودیان خواست که از افراط و تفریط پرهیز کنند. او گفت: «دین ما دین مدارا و تعامل و صلح است.»

اظهارات آقای عبدالحمید در حالی مطرح می‌شود که مقامات جمهوری اسلامی بارها اسرائیل را به نابودی تهدید کرده و به قراردادهای صلح میان اسرائیل و اعراب حمله کرده‌اند. 

امام جمعه اهل سنت زاهدان، در ادامه خطبه‌های انتقادی هر جمعه خود، گفت: «مسلمانان غیر از شخص پیامبر، حاکم‌شان را باید خودشان انتخاب کنند. هیچ کس از جانب خدا تعیین نشده است.» 

امام جمعه اهل سنت زاهدان در سخنان خود که مانند هفته‌های گذشته در جوی امنیتی و با قطع اینترنت همراه بود، گفت: «قرائت اعتدالی از اسلام، اصلی‌ترین و مهم‌ترین قرائت از این دین است و ما به این قرائت اعتقاد داریم».

آقای عبدالحمید ملا زهی با تاکید بر مطالبه «آزادی» و «عدالت» از سوی مردم، گفت: «این حق ملت است که عدالت اجرا شود و آزادی‌ها مطالبه بحق مردم هستند. شما در جمهوری اسلامی نمی‌توانید جلو نماز جماعت [اهل سنت] را بگیرید، قانون آزادی داده است.»

مولوی عبدالحمید همچنین در خطبه‌های خود با انتقاد از اعدام‌ها در ماه‌های اخیر، گفت: «به جرات می‌توانم بگویم کسانی که این اعدام‌ها را انجام می‌دهند در روز قیامت مواخذه می‌شوند.»

۱۴۰۲ فروردین ۳۰, چهارشنبه

نظر خامنه ای قاتل و تروریست :مردم فلسطین قدرت تحلیل و عقل بیشتری نسبت به مردم ایران دارند!!


خامنه ای در این ویدیو در قسمت پایین اشاره به این میکند که مردم فلسطین قدرت تحلیل و تفکر برای تعیین سرنوشت خود از طریق رفراندوم دارند و در قسمت بالا اشاره به این میکند که مردم ایران صلاحیت وقدرت تحلیل و تفکر بر اساس رفراندوم را ندارند! 
خامنه ای چطور باید فریاد بزند که من ایرانی نیستم و فقط برای نابودی شما ایرانیان و تروردر جهان به این دنیا آمده ام؟!
 اولاً رفراندوم رو اصلاح طلبان راه انداختن و مردم فهیم دیگر آن رفراندوم منسوخ شده ۵۸ رو نمیخوان که با که یک سری بیسواد و نادان راه اندازی شد هدف ملت و مردم فهیم ایران نابودی کل نظامه ، دوماً نتیجه میگیریم که مردم فلسطین میفهمند و قدرت تحلیل دارند ولی ملت ایران نمیفهمند برای خودشان تصمیم بگیرند. راه حل منطقی برای فلسطین با برگزاری رفراندوم فلسطینیان تصمیم بگیرند راه حل منطقی برای ایران : کجای دنیا برای مسائل مهم رفراندوم برگزار میشود؟ همه قدرت تحلیل ندارند . 🫵🏻 نتیجه گیری ملت ایران : خامنه ای قاتل و این رهبر بچه کش نامشروع که هشتاد میلیون ایرانی را به گروگان گرفته است ! باید خود خامنه ای و نیروی بسیج و سپاه پاسداران تروریستی سریعا دستگیر محاکمه و زندانی شوند  شوند ! نه به رفراندوم و آری به سقوط حکومت قاتل و نامشروع جمهوری اسلامی تروریستی ✋🏼 #khamenei_is_terrorist  #irgcterrorists

سکوت ما سکوت بردگی نیست، آتش زیر خاکستر است


 مردم زاهدان روز گذشته برابر با روز قدس اعلام کردند سکوت ما سکوت بردگی نیست، مردم ما مثل آتش زیر خاکستر هستند.

سیستان و بلوچستان یکی از استان‌هایی است که بیشترین ظلم را تاکنون به خود دیده و اعتراضاتی که پس از کشته شدن ژینا (مهسا) امینی شروع شد، زاهدان را نیز ملزم به اعتراض کرد. زاهدانی که در یک روز جمعه توسط رژیم جمهوری اسلامی به رگبار بسته و سپس با «جمعه خونین» از آن یاد شد.

مردم زاهدان هر هفته روز جمعه پس از برگزاری نماز جمعه، با وجود وضعیت امنیتی و حضور نیروهای نظام، به اعتراضات خود علیه رژیم ادامه می‌دهند. در روز گذشته برابر با روز قدس، مردم با در دست داشتن پلاکاردهایی با نوشتن شعارهای اعتراضی به خیابان‌ها آمدند که روی یکی از آنها به زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده: «سکوت ما سکوت بردگی نیست، مردم ما مثل آتش زیر خاکستر هستند.»

«عبدالحمید اسماعیل زهی» معروف به «مولوی عبدالحمید» امام جمعه اهل سنت مسجد جامع مکی در شهر زاهدان نیز، در سخنرانی خود پس از نماز جماعت که برابر با روز قدس بود گفت: «هیچ کسی در فکر کشتن و بستن دیگران، زدن و نابود کردن دیگران نباشد، بلکه همه دنیا باید در فکر صلح باشند.» او همچنین در خصوص انتخاب روسای دولت و حاکمان اعلام کرد که رئیس دولتتان را، حاکمتان را خودتان تعیین کنید.

ایشان همچنین در خصوص اعدام‌های اخیر توسط رژیم جمهوری اسلامی واکنش نشان داده و گفت: «این اعدام‌هایی که انجام می‌گیرد، به جرات می‌توانم بگویم کسانی که اعدام‌ها را انجام می‌دهند در روز قیامت مواخذه خواهند شد.»

اعتراضات نه تنها در زاهدان بلکه در تمامی شهرهای ایران به روش‌های مختلف همچنان ادامه دارد تا انقلاب مردمی که شروع شده، به پیروزی برسد.

۱۵۰ روز بازداشت و بلاتکلیفی ساناز تفضلی در زندان مشهد


 قرار بازداشت «ساناز تفضلی»، شهروند بهایی ساکن مشهد، پس از پنج ماه بازداشت موقت بار دیگر توسط بازپرس «سلیمانی»، بازپرس شعبه ۹۰۳ دادگاه انقلاب مشهد تمدید شد و این شهروند بهایی همچنان در زندان وکیل آباد به‌طور بلاتکلیف نگه داشته شده است.   

ساناز تفضلی، ساکن مشهد در ۱آذر۱۴۰۱، هنگام تردد در خیابان، توسط ماموران اداره اطلاعات مشهد دستگیر و به اداره اطلاعات منتقل شد.

او پس از ۳۸ روز حبس انفرادی از اداره اطلاعات مشهد، به زندان وکیل آباد منتقل شد و از آن زمان تا کنون در این زندان نگه داشته است.

در طی این مدت، او فقط یک مرتبه در اسفند جهت آخرین دفاعیات به دادسرا آورده شده است.

با توجه به این‌که بر اساس قانون، قرار بازداشت موقت توسط بازپرس برای سهولت در روند انجام تحقیقات مقدماتی است و طبق فصل هشتم از قانون آیین دادرسی کیفری، اخذ آخرین دفاعیات پس از پایان تحقیقات مقدماتی انجام می‌گیرد، مشخص نیست به چه دلیل قرار بازداشت ساناز تفضلی پس از پایان تحقیقات دوباره تمدید شده است. بازپرس پرونده هم هیچ پاسخ روشنی در مورد تمدیدهای پی در پی قرار بازداشت او به خانواده‌اش نمی‌دهد.

خودداری بهشت زهرا از تحویل پیکرهای متوفیان بهایی


 بهشت زهرا از تحویل پیکرهای پنج متوفی بهایی که در فروردین ماه در تهران فوت کرده‌اند، خودداری کرده است و اجساد این پنج تن در سردخانه نگه داشته شده‌اند.خانواده‌های متوفیان بلاتکلیف و نگران از وضعیت اجساد عزیزان از دست رفته‌شان هستند. 

اسامی این پنج متوفی بهایی عبارت است از:

فیروزه اختر خاوری: ۲۲ روز جسد وی در سردخانه است.

خانم عزت ضرغامی: ۱۵ روز است جسد وی در سردخانه است.

درنا مولایی

مریم معینی پور

عزت الله صدفی

از ابتدای سال جدید مسئولین بهشت زهرا تحویل جنازه متوفیان بهایی را منوط به پرداخت مبلغ هنگفتی کرده‌اند. آنان خانواده‌های متوفیان بهایی را تهدید کرده‌اند که در صورت عدم پرداخت مبلغ مزبور، خودشان جسد متوفی را در گورستان خاوران دفن خواهند کرد. 

خانواده‌های متوفیان تاکنون حاضر به پذیرش این درخواست غیرقانونی و غیرانسانی نشده‌اند. 

آرامستان بهاییان تاکنون مشمول قوانین مربوط به آرامستان‌های اقلیت مذهبی بوده است و بهاییان بجز بابت هزینه‌های معمول مانند آمبولانس و سردخانه، پولی پرداخت نکرده‌اند. پس از تخریب قبرستان بهاییان در دهه ۶۰، این گورستان حدود ۳۰ سال پیش از طرف دولت در اختیار بهاییان گذاشته شد.

قابل ذکر است، ماموران بهشت زهرا در روز پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ پیکر یک شهروند بهایی به نام بهزاد مجیدی را بدون اطلاع خانواده‌، انجام غسل و مراسم مذهبی در گورستان خاوران دفن کردند.

پذیرش اعاده دادرسی سارا احمدی و همایون واژه، زوج نوکیش مسیحی، در دیوان عالی


 طبق گزارش رسیده به سازمان «ماده ۱۸»، شعبه نهم دیوان عالی کشور، اعاده دادرسی سارا احمدی و همایون ژاوه، زوج نوکیش مسیحی زندانی در اوین، را پذیرفته‌است.

پرونده این دو زندانی عقیدتی پس از پذیرش اعاده دادرسی به شعبه ۳۴ تجدیدنظر استان تهران ارجاع شده و برای ۱۹ اردیبهشت وقت رسیدگی مجدد تعیین شده‌است.

سارا احمدی و همایون ژاوه به دلیل باور مسیحی و فعالیت صلح‌آمیزعقیدتی به ترتیب به هشت سال و دو سال زندان محکوم شده‌اند.

آقای ژاوه به بیماری پارکینسون شدید مبتلا است و عدم دسترسی به دوا و استرس بالا می‌تواند به شدت سلامت وی را به خطر بیاندازد.

آین دو شهروند مسیحی از مردادماه سال گذشته در زندان به سر می‌برند.

این زوج نوکیش مسیحی همچنین به منع خروج از کشور و منع عضویت در حزب‌ها و گروه‌های اجتماعی نیز به مدت دو سال محکوم شده‌اند. دادگاه همچنان آنها را مجبور کرده به مدت شش ماه، روزی چهار ساعت خدمات عمومی رایگان به معلولان ذهنی و آن هم تحت نظارت حراست آسایشگاه ارائه دهند.

سارا احمدی متهم به اداره کردن دستجات، شبه‌دستجات و گروه‌های غیرقانونی از طریق «مسیحیت تبشیری صهیونیستی»، برای «برهم زدن امنیت کشور» شده‌است.

حکومت ایران بارها با اتهاماتی مشابه و بدون ارایه مدرک و سندی، مسیحیان را راهی زندان کرده‌است. آقای ژاوه نیز متهم به عضویت در یک کلیسای خانگی شده‌است.

طبق گزارش سالانه سازمان «ماده ۱۸» و سه نهاد جهانی مسیحی، در مورد وضعیت مسیحیان ایران، سرکوب مسیحیان به ویژه نوکیشان، به دلیل باور دینی و فعالیت صلح‌آمیزعقیدتی، تشدید شده‌است.

طبق این گزارش تعداد مسیحیان دستگیر شده در سال میلادی ۲۰۲۲ نسبت به سال پیش، دو برابر شده، و از ۵۹ نفر به ۱۳۴ رسیده‌است. در پایان سال ۲۰۲۲، حداقل ۱۷ مسیحی به اتهاماتی مانند «اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» در زندان محبوس بودند.

این زوج مسیحی ساکن تهران، ۲۴ خرداد ۹۸ در آمل در حین سفری تفریحی و خانوادگی بازداشت شدند. این شهروندان مسیحی در آبان‌ماه سال ۹۹ توسط دادگاه انقلاب تهران مجموعاً به ۱۲ زندان محکوم شدند. فرجام خواهی آنها یک ماه بعد از محکومیت، رد شد ولی حکم آنها به ۸ سال و ۲ سال تغییر یافت.

سارا احمدی ۶۷ روز در زندان بسر برده‌است. این شهروند مسیحی ابتدا سه روز در انفرادی در ساری محبوس بوده و سپس به تهران منتقل شده و ۳۰ روز در انفرادی بند ۲۰۹ اوین بسر برده و سپس به «سویت» این بند منتقل شده‌است.

بند ۲۰۹ این زندان دارای سلول‌های انفرادی و چند نفره موسوم به سوئیت می‌باشد در اختیار وزارت اطلاعات قرار دارد.

خانم احمدی به شدت در این مدت مورد اذیت و آزار روحی شدید قرار گرفته‌است. وی با قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.

همایون ژاوه ابتدا چهار روز در آمل زندانی شده و سپس به تهران منتقل شده و ۳۳ روز در بند عمومی اوین متحمل حبس بوده‌است. آقای ژاوه که وضعیت سلامتش به شدت در دوران زندان به وخامت گرویده در سوم شهریور ماه با وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد شد.

سازمان «ماده ۱۸» پیشتر از حکومت ایران خواسته بود تا فوراً و بدون قید و شرط همه اتهامات  همایون ژاوه، که مبتلا به بیماری پارکینسون پیشرفته است و سارا احمدی، همسرش را لغو کند.

عفو بین‌الملل: سرکوب زنان و اقلیت‌ها در ایران و استفاده حکومت از مجازات اعدام

  سازمان عفو بین‌الملل در   گزارش سالانه   خود در مورد ایران، به سرکوب زنان، اقلیت‌ها از جمله مسیحیان، شکنجه زندانیان پرداخته و از استفاده ا...