google-site-verification: google15269942918ec366.html راه آزادی: مارس 2023

۱۴۰۲ فروردین ۱۱, جمعه

درگیری و خشونت در پی “امر به معروف”؛ بازداشت چند شهروند در شهرستان ورزنه


 دخالت چند فرد تحت عنوان “امر به معروف” در نوع پوشش شماری از شهروندان در شهرستان ورزنه، به بروز درگیری میان آنان انجامید. در این خصوص پنج شهروند بازداشت شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، دخالت چند فرد در نوع پوشش تعدادی از شهروندان در شهرستان ورزنه تحت عنوان “امر به معروف”، به بروز درگیری میان آنان انجامید.

رئیس کل دادگستری استان اصفهان در این خصوص مدعی شد: “در یکی از مراکز گردشگری شهرستان ورزنه آمرین به معروف در حال انجام وظیفه قانونی بودند که برخی از افراد فعال در مرکز گردشگری برای آمرین به معروف ایجاد مزاحمت کرده و از انجام ماموریت آنها جلوگیری کردند و پس از تعقیب آنها، اقدام به ضرب و شتم آمرین کردند.”

جعفری افزود: “با دستور ویژه قضایی و اقدامات فراجا، پنج نفر از عاملان دستگیر و به پرونده این افراد به صورت ویژه رسیدگی خواهد شد.”

کارشناسان بسیاری همواره مسئله امر به معروف را دخالت در حوزه شخصی زندگی افراد و متضمن رواج بی قانونی و خشونت دانسته و نسبت به آن هشدار داده اند.

اعتراضات سراسری؛ بازداشت یک شهروند در کرمانشاه توسط نیروهای امنیتی


 یک شهروند در کرمانشاه تحت عنوان آنچه “عامل ارتباط با شبکه های معاند و لیدر اعتراضات” عنوان شده است، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از فارس، یک شهروند در کرمانشاه توسط نیروهای سپاه بازداشت شد.

در این گزارش ادعا شده است که این شهروند “یک ماه قبل از اعتراضات با برخی عناصر ضد انقلاب در منطقه اقلیم کردستان ملاقات داشته و تصاویر تجمعات و اعتصابات کشور را برای شبکه‌ های ماهواره‌ ای معاند ارسال کرده است”.

همچنین “لیدری اغتشاشات خیابانی” نیز از دلایل بازداشت این شهروند عنوان شده است.

در این گزارش به هویت و محل نگهداری این شهروند اشاره نشده است.

در رابطه با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱

بازداشت مهسا امینی زن جوان ۲۲ ساله به بهانه بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی و سپس جان باختن او در زمان بازداشت به موج گسترده ای از اعتراضات سراسری در ایران دامن زد. معترضان در طولانی ترین اعتراض سراسری-پیوسته در عمر جمهوری اسلامی، با شعار محوری “زن، زندگی، آزادی” از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراض به عملکرد، قوانین و ساختار حکومت به خیابانها آمدند. هزاران بازداشت شده، صدها کشته و زخمی از جمله نتایج برخورد خشونت آمیز نهادهای امنیتی-انتظامی با معترضان است.

نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی توسط ماموران امنیتی بازداشت شد


  نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی ساکن کرج روز سه شنبه هشتم فروردین ماه، در ایستگاه قطار کرمان در مسیر برگشت به کرج، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه شنبه هشتم فروردین ماه ۱۴۰۲، نهاله شهیدی یزدی، شهروند بهائی و فعال حقوق کودکان ساکن کرج بازداشت شد.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “خانم شهیدی در ایستگاه قطار کرمان در مسیر برگشت به کرج، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.”

تا لحظه تنظیم این گزارش از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروند بازداشتی اطلاعی حاصل نشده است.

نهاله شهیدی یزدی پیشتر به دلیل فعالیتهای خود در رابطه با حقوق کودکان در اسفند ماه سال ۸۹ به جرم سوادآموزی و کمک درسی به کودکان زلزله زده شهرستان بم بازداشت و توسط دادگاه انقلاب شهر کرمان به دو سال حبس تعزیری و یک سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

امام جمعه زاهدان: در اعتراضات «اسرائیل» مردم را با گلوله جنگی کشتند؟


 مولوی عبدالحمید در نماز جمعه زاهدان به اعتراضات مردمی اخیر در فرانسه و اسرائیل اشاره و نوع برخورد پلیس با مردم در آن کشورها را با اعتراضات ایران مقایسه کرد و گفت هیچ کجا مردم خود را با گلوله‌های جنگی نمی‌زنند.

«مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، در نماز جمعه ١١ فروردین به برخی از مشکلات جاری در ایران از جمله بحران اقتصادی و «فساد» اقتصادی گسترده، تبعیض علیه اهل سنت و اقوام و اقلیت‌های ایرانی، و برخورد خشونت‌آمیز با معترضان مسالمت‌جو پرداخت.

مولوی عبدالحمید گفت که اگر در جمهوری اسلامی به همه طیف‌ها، همه گروه‌ها و همه مردم توجه می‌شد، بعد از چهل و چند سال اعتراضی علیه مسئولان و نظام صورت نمی‌گرفت.

امام جمعه اهل سنت زاهدان افزود: «اما چتر نظام برای همه یکسان و برابر نبود» و بسیاری ظلم‌ها و تبعیض‌ها در حق اقلیت‌ها صورت گرفت و نخبگان اهل سنت و همه توانمدان در سطح کشور رد صلاحیت شدند.

این رهبر سنی‌های ایران همچنین ادامه داد که حتی مسائل مذهبی نیز در جمهوری اسلامی، آن طور که قانون اساسی اجازه داده بود، «نگذاشتند آزاد باشد.»

عبدالحمید گفت که در برخی وزارتخانه‌های جمهوری اسلامی یک نفر اهل سنت به کار گرفته نشده و «نگاه مذهبی» موجب محدودیت‌ها شده است.او افزود در میان شیعیان ایران نیز شایستگان به کار گرفته نشده‌اند.

مولوی عبدالحمید بار دیگر به «مشکلات ملی» در ایران اشاره کرد و گفت که اگر مشکلات در سطح ملی حل شود، مشکلات اقلیت‌ها نیز حل خواهد شد.

امام‌جمعه مسجد مکی زاهدان در ادامه نیز اعتراض‌های اخیر اسرائیل را مثال زد و گفت: «در همین اسرائیل که ما به‌ آن غاصب و صهیونیسم می‌گوییم این‌ همه اعتراض کردند، شما شنیدید یک نفر کشته شود؟»

امام جمعه اهل سنت زاهدان همچنین در سخنان خود با اشاره به افزایش نجومی نرخ برابری دلار با ریال در ۴۴ سال گذشته گفت: «دلار ٧ تومانی در پایان دوره پهلوی را حالا به بیش از ۵۰ هزار تومان رسانده‌ایم.» او تصریح کرد: «اگر دلار به ٧۰ تومان هم رسیده بود جای اعتراض داشت اما اکنون به بیش از ۵۰ هزار تومان رسیده است.»


روایت زندانیان از «مسمومیت عمدی» در دوران بازداشت


 سعید افکاری٬ برادر وحید و نوید افکاری٬ با اشاره به دیدار چند ثانیه‌ای خود با نوید و تعجب ورم کردن سر و بدنش و چاقی بیش از حدش نوشته است دلیل آن نوعی «چای توهم زا» بوده است.

سعید افکاری در حساب کاربری‌اش در توییتر نوشت : «برادرهایم در مدتی که زندان بودن، جداگانه نگهداری میشدند و نزدیک به دو سال بعد از اون روز، بالاخره روزی، هر سه نفر به سلول‌های جداگانه‌ی انفرادی منتقل شدن که این سلول‌ها به هم چسبیده بودن و می‌تونستن صدای هم رو بشنوند.»

در آن زمان«وحید از نوید پرسیده بود دلیل اون ورم چی بوده؟ نوید براش گفته بود که اون روزهای اول تو بازجویی، بازجوها به اجبار مدام بهش چایی می‌دادن. و این چایی‌ها باعث می‌شد شکلی از توهم بیاد سراغش و ورم کنه. که بعدتر که اون روند قطع شد ورم نوید هم تموم شد.»

نوید افکاری در ارتباط با اعتراض‌های مرداد ۹۷ در شیراز به اتهام قتل و محاربه به قصاص محکوم و با وجود اعتراضات جهانی شبانه و بدون حضور خانواده اعدام شد.

پس از آن حساب کاربری ۱۵۰۰ تصویر در توییتر که اخبار مربوط به بازداشتی‌های اعتراضات سال‌های اخیر را منتشر می‌کند٬ مجموعه‌ای از خاطرات زندانیان سیاسی از مسمومیت در زندان‌ها را منتشر کرد.

پس از آن جمعی از زندانیان سیاسی سال‌های اخیر٬ بخصوص بازداشتیان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ شروع به انتشار روایت‌هایی مشابه کردند.

این افشاگری‌ها پس از مرگ مشکوک آرش فروزنده معترض بازداشت‌شده، که بنا بر گزارش‌ها در پی مسمومیت ناشی از نوشیدن آب در بازجویی روی داده است.

بلوچ‌کشی ۱۴۰۱ به روایتی دیگر؛ حداقل ۶۲۷ جان گرفته شده


 هم‌زمان با آغاز بهار و شروع سال نو، سازمان حقوق‌بشری «حال‌وش» که در زمینه ثبت و مستندسازی موارد نقض حقوق‌بشر در استان سیستان‌وبلوچستان فعال است، گزارشی را منتشر کرد که ۶۲۷ مورد بلوچ‌کشی را در سالی که گذشت، راستی‌آزمایی و مستند کرده است.

مدیران حال‌وش می‌گویند این آمار احتمالا فقط نیمی از موارد واقعی موارد بلوچ‌کشی در سال ۱۴۰۱است.

این شهروندان یا توسط جمهوری اسلامی اعدام شده یا با گلوله‌های جنگی ماموران و افراد لباس‌شخصی وابسته به حکومت جان باخته‌اند. از این تعداد ۱۲۱ تن فقط در جریان جمعه‌های اعتراضی در شهرهای زاهدان و خاش در این استان با گلوله ماموران به قتل رسیده‌اند. «ایران‌وایر» برای واکاوی بیشتر این گزارش، با «شیراحمد شیرانی»، فعال حقوق‌بشر بلوچ و از مدیران مجموعه حال‌وش گفت‌وگو کرده است.

کشتگان اعدام؛ همه ایران قتل‌گاه مردم بلوچ است

موضوع تبعیض‌ها در سیستم قضایی نسبت به اعدام شهروندان متعلق به گروه‌های اتنیکی خاص، با فعالیت سازمان‌های حقوق‌بشری زیر ذره‌بین قرار گرفته است.

 پیش‌تر سازمان «عفو بین‌الملل» به‌همراه بنیاد حقوق‌بشری «عبدالرحمن برومند»، در گزارشی نسبت به این نوع از تبعیض به حداقل‌های دسترسی به دادرسی عادلانه، هشدار داده و نوشته بودند که در طی دو ماه منتهی به روزهای پایانی بهمن‌ سال گذشته، ۹۴ تن اعدام شده‌اند که از این تعداد، یک تن عرب اهوازی، ۱۴ تن کرد و ۱۳ تن بلوچ بوده‌اند.

اما آن‌طور که در گزارش سازمان حال‌وش ذکر شده، دست‌کم ۱۸۲ تن از شهروندان بلوچ در ۲۳ زندان ایران که اغلب در بیرون از شهرستان‌های استان سیستان‌وبلوچستان بوده، اعدام شده‌اند.

شیراحمد شیرانی از مدیران این سازمان نیز ضمن تایید این تعداد و با اشاره به روند راستی‌آزمایی و مستندسازی شواهد مربوط به شهروندان بلوچ اعدام شده در اقصی نقاط ایران، می‌گوید: «در طول یک سال گذشته درباره تمامی این افراد شواهد و مستنداتی جمع‌اوری شده و برای هر یک از آن‌ها به‌طور مستقل، گزارش‌هایی مفصلی تهیه شده است که در وب‌سایت حال‌وش قابل دسترسی است. ما حتی تصاویری از این شهروندان بعد از اعدام نیز منتشر کرده‌ایم که اگرچه رایج نیست، ولی به‌عنوان شواهد مربوط به سلب حق حیات شهروندان قابل استناد است.»

بر اساس گزارش حال‌وش، ۸۱ درصد موارد ثبت شده اعدام شهروندان بلوچ توسط این سازمان در ارتباط با جرائم «مواد مخدر» بوده و بعد از آن، به ترتیب «اتهام قتل عمد» و اتهامات «امنیتی و سیاسی»، از دیگر دلایل اجرای حکم اعدام علیه این شهروندان بوده است.

شیراحمد شیرانی در همین باره نیز می‌گوید: «نقطه مشترک افراد اعدام شده به‌دلیل جرایم مواد مخدر این بوده که فرآیند قضایی برای آن‌ها حتی با معیارهای جمهوری اسلامی نیز درست اعمال نشده و آن‌طور که خانواده‌ها و نزدیکان این افراد به ما گفته‌اند، خیلی از افراد، اتهامات خود را قبول نکرده‌اند ولی در دادگاه توجهی نشده و بدون وکیل یا دفاع موثر، در یک پروسه ناعادلانه به اعدام محکوم شده و در نهایت نیز اعدام شده‌اند.»

او با تاکید بر تبعیض مضاعف به‌دلیل «بلوچ» و «سنی» بودن این شهروندان نیز به‌خصوص در دادگاه‌های استان‌های دیگر ایران نیز می‌گوید: «مخصوصا در زندان‌های خارج از استان، ما گزارش‌های متعددی از این موضوع داشتیم که دادگاه به محض این‌که متوجه می‌شود متهم بلوچ و سنی است، اخلاق و خوی قاضی با آن‌ها متفاوت شده و حتی قبل از اینکه این افراد شانس این را داشته باشند که دفاعیه‌ای ارائه کنند، از سوی قاضی به آن‌ها گفته شده که اعدام‌تان می‌کنم.»

شیرانی با تاکید بر اینکه اغلب این شهروندان حتی مواد مخدری حین بازداشت با خود همراه نداشته‌اند و حتی کسانی‌که مواد همراه داشته‌اند هم مقادیری «خرد» با خود حمل می‌کردند، می‌گوید: «اکثر این افراد بی‌بضاعت بودند و از طبقه کارگر و کشاورز که به‌دلایلی مثل خشکسالی‌های پی‌در پی در استان، ناچار شده‌اند مقادیر پایین مواد جابه‌جا کنند. مقادیری که از برخی از آن‌ها ضبط شده نیز همه زیر ۵ کیلو و خرده‌ای بوده است. با این‌وجود، این اشخاص اعدام شده و خانواده‌ای بی‌بضاعت و بی‌سرپرست در پی آن‌ها، با آینده‌ای مجهول و در ابهام باقی مانده است.»

مطابق آخرین به‌روز رسانی قوانین در جمهوری اسلامی، مجازات حمل مواد مخدر بین ۵۰۰ گرم تا ۵ کیلوگرم، شامل سه دسته مجازات جریمه نقدی، شلاق و حبس بین دو تا پنج سال است که بسته به نظر قاضی و سابقه کیفری قبلی متهم می‌تواند تا اعمال هر سه نوع مجازات تشدید شود. تنها در صورتی‌که حمل مواد سنتی بیش از یکصد کیلوگرم باشد و در مورد مواد صنعتی بیش از ۳۰ گرم، آن‌هم در صورت تکرار جرم بعد از تحمل دوران حبس‌های پیشین، امکان صدور حکم اعدام وجود دارد.

با این‌حال، تاکنون موارد بسیاری از صدور حکم اعدام برای شهروندان بلوچی که به جابه‌جایی مقادیر «خرد» مواد مخدر اعتراف کرده و در موارد مشابه از سایر گروه‌های اتنیکی و مذهبی، اعدام نشده‌اند، گزارش شده است. 

به گفته آقای شیرانی، از میان این ۱۸۲ تن، سه تن زن بوده و از میان آن‌ها اتهام دو تن قتل عمد و دیگری مواد مخدر بوده است. او همچنین تعداد کودک-مجرمان بلوچ اعدام شد را دو تن برآورد کرده و می‌گوید که بنا بر شواهدی که این سازمان بررسی کرده، این افراد در زمانی که زیر ۱۸ سال داشتند بازداشت و بابت اتهاماتی که در کودکی به آن‌ها زده شده، اعدام شده‌اند.

با این‌وجود، آقای شیرانی با تاکید بر اینکه این تنها آمار راستی‌آزمایی شده توسط سازمان حقوق‌بشری «حال‌وش» است و برآورد آن‌ها این است که تعداد شهروندان بلوچ اعدام شده احتمالا بیشتر از رقم فوق است، می‌گوید: «باور ما این است که با توجه به ساختارهای ضعیف رسانه‌ای در استان سیستان‌وبلوچستان و تبعات امنیتی، آمار واقعی بیش از چیزی است که در بعضی حوزه‌ها ما ثبت کرده‌ایم. مخصوصا در بحث اعدام شدگان. این آمار شامل اعدام‌های مخفیانه‌ای که انجام شده و هیچ‌گاه از سوی مقامات قوه‌قضاییه یا رسانه‌های حکومت منتشر نشده، نمی‌شود. در واقع بحث تابو بودن اعدام هم برای خانواده‌های اعدام شدگان با وجود این‌که در سال‌های گذشته تحت تاثیر فعالیت‌های حقوق‌بشری درباره حق حیات، تغییراتی داشته، باز هم از سوی بسیاری از خانواده‌ها تابو محسوب می‌شود و در‌این‌باره اطلاع‌رسانی نمی‌کنند.» 

کشتگان با گلوله ماموران و «افراد مسلح ناشناس»

بر اساس گزارش، سازمان حقوق‌بشری حال‌وش در سال ۱۴۰۱، دست‌کم ۲۴۳ شهروند، همگی غیرمسلح و بدون این‌که مرتکب جرمی شده باشند، با تیر مستقیم نیروهای نظامی، انتظامی و «افراد مسلح ناشناس» کشته‌ شده‌اند. از این تعداد ۱۶۷ تن به‌دست ماموران رسمی حکومت، و ۷۶ تن نیز به‌دست «افراد ناشناس مسلح» کشته شده‌اند.

شیراحمد شیرانی درباره این گروه از شهروندان بلوچ کشته‌شده نیز می‌گوید: «مواردی که نیروهای نظامی و انتظامی شهروندان بلوچ را کشته‌اند، شامل چند بعد است، اول اینکه ماموران مستقیم کمین کرده و این شهروندان را هدف گرفته‌اند، دوم ماموران در مکان‌های شلوغ و پرازدحام تیراندازی کرده‌اند و افراد عابری که از آنجا در حال عبور بودند، مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌ و کشته شده‌اند و دسته سوم، در مواردی بوده که نیروهای نظامی و انتظامی تله‌ای برای افراد دیگری پهن کرده بودند و به‌طور اتفاقی این شهروندان در آن تله‌ها گرفتار شده و مورد اصابت گلوله ماموران قرار گرفته‌اند.»

او در ادامه با تاکید بر مصونیت قضایی مامورانی که با برنامه‌ریزی قبلی یا در اثر بی‌اهمیت بودن جان شهروندان باعث کشته شدن آن‌ها شده‌اند، می‌گوید: «در اغلب موارد پیگیری‌های خانواده و نزدیکان این افراد برای اقدام قضایی علیه نیروهایی که این شهروندان را به قتل رسانده‌اند، هیچ نتیجه‌ای در پی نداشته و خانواده حتی نتوانسته‌اند شکایت خود را از نیروهای نظامی و انتظامی عامل قتل عزیزان خود ثبت کنند.»

شیرانی با تاکید بر این‌که دست‌کم ۷۶ تن از شهروندان بلوچ نیز با گلوله افراد مسلح ناشناس کشته شده‌اند، می‌گوید: «این عنوان را ما روی این اشخاص گذاشته‌ایم. آن‌ها اغلب سابقه شرارت و پتانسیل ناامن کردن بلوچستان را دارند. بعضا جزو کارتل‌های مواد مخدر هستند که با دستگاه‌های امنیتی ارتباط نزدیک دارند و زیر نظر آن‌ها این اقدامات را انجام می‌دهند.»

او در ادامه تاکید می‌کند که این افراد ناشناس با سلاح سازمانی کلاشنیکف تجهیز شده‌اند و تحت طرح‌های حکومتی چون «بسیج عشایری» و «بسیج روستایی»، تبدیل به عوامل اجرای سیاست‌های حکومت برای ترور فعالان مدنی و سیاسی بلوچ در داخل و خارج ایران شده‌اند:

 «حاکمیت اهداف مختلفی را با مسلح کردن این افراد دنبال می‌کند و اغلب از آن‌ها برای تداوم سیاست‌شان در درگیری‌های طایفه‌ای استفاده می‌کنند. این افراد مصونیت قضایی نانوشته‌ای دارند و تحت پیگرد قانون قرار نمی‌گیرند. حاکمیت بار مسوولیت فعالیت‌های این افراد را برعهده نمی‌گیرد، چون این افراد به صورت رسمی عضو نهادهای نظامی و امنیتی نیستند، ولی به‌صورت غیررسمی در کشتن شهروندان بلوچ در داخل و ترور فعالان سیاسی بلوچ در خارج از ایران، از جمله در پاکستان، افغانستان، کشورهای خلیج فارس و حتی ترکیه نیز نقش دارند.»

پیش از این نیز، در بلوچستان و برخی دیگر استان‌های مرزی ایران، موضوع تسلیح نیروهای بسیج روستایی و عشایری و مصونیت قضایی آن‌ها برای اعمال سیاست‌های سرکوب و فشار بر شهروندان خبرساز شده است.

 برای مثال، در آذر۱۳۹۶، گشت‌زنی نیروهای بسیج شهری و روستایی و ارائه «سلاح‌های ویژه» به عشایر بسیجی برای مقابله با آن‌چه توسط حکومت «ناامنی» خوانده می‌شود، در صدر اخبار رسانه‌های وابسته به سپاه چون «تسنیم» قرار گرفته بود.

پیش‌تر از آن نیز «کمپین فعالین بلوچ»، در گزارشی از کشته شدن دو جوان بلوچ از طایفه «شه‌بخش» به‌دست نیروهای بسیج عشایری، خبر داده و به نقل یکی از سران این طایفه نوشته بود که «نیروهای بسیج عشایر به اشتباه به آن‌ها شلیک کرده و آن‌ها را ترور کرده‌اند.» 

کشته‌شدگان اعتراضات؛ ۱۲۱ تن فقط در دو جمعه خونین زاهدان و خاش

بر اساس گزارش حال‌وش، دست‌کم ۱۰۳ تن در جریان تیراندازی نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی به شهروندان و نمازگزاران بلوچ در روز جمعه ۸مهر۱۴۰۱ در شهر زاهدان کشته شده‌اند. این تعداد شامل افرادی می‌شود که در جریان اعتراض آن روز مجروح شده و بعدا در اثر شدت جراحات وارده جان باخته‌اند. 

در جریان اعتراض مسالمت‌آمیز شهروندان بلوچ در روز جمعه۱۳آبان‌ در شهر خاش نیز که به روز «جمعه خونین خاش» هم در استان معروف شده است، حال‌وش، کشته شدن ۱۸ شهروند دیگر را مستند کرده است.

شیراحمد شیرانی درباره این گروه از کشته‌شدگان یک سال اخیر در بلوچستان نیز می‌گوید: «افراد دیگری هستند که ما می‌دانیم کشته شده‌اند، ولی به دلایل مختلف برای ما قابل احراز هویت نبوده‌اند. بنابراین این آمار هم از آمار کشته‌شدگان واقعی اعتراضات کمتر است. متاسفانه بسیاری از آن‌ها از قشر بدون شناسنامه هستند و در همان روزهای اول نیز توسط خانواده‌ها دفن شده‌اند و خانواده‌ها نیز تحت فشار بوده و هستند که اطلاع‌رسانی نکنند.»

او همچنین با تاکید بر این‌که «ابراهیم ریگی»، جوان بلوچ معترضی که بعد از آزادی بر اثر ضرب‌وشتم نیروهای کلانتری شماره ۱۶ زاهدان در بازداشت جان باخت و «مونا نقیب»، کودک ۸ ساله‌ای که مورد گلوله قرار گرفت، در این آمار لحاظ نشده‌اند، می‌گوید: «در مورد کشته‌شدگان جمعه‌های اعتراضی راستی‌آزمایی‌های بیشتری صورت گرفته و مثلا کشته شدن مجروحانی که در اثر شدت جراحات جان خود را از دست داده‌اند نیز به این تعداد افزوده شده است.» 

سوختبران؛ جان‌هایی که در آتش فقر می‌سوزند

یکی دیگر از مواردی که حال‌وش در گزارش خود از بلوچ کشی‌های یک سال گذشته جمهوری اسلامی مستند کرده است، کشتن «سوختبران» با گلوله مستقیم نیروهای نظامی، تعقیب‌و‌گریز، و نهایتا کشته شدن آن‌ها است.

شیراحمد شیرانی از مدیران سازمان حال‌وش با تاکید بر اینکه در حال حاضر سوختبری در مناطق مرزی بلوچستان، تنها راه امرار معاش شهروندان است که درآمد بسیار ناچیزی را نصیب آن‌ها می‌کند، می‌گوید: «سوختبری الان بسیار محدود است و مردم عادی معمولا چندین‌بار ناچار می‌شوند سوخت ناچیزی مازاد کامیون‌ها را دست‌به‌دست کنند تا بتوانند برای فروش به آن سوی مرز ببرند.»

او توضیح می‌دهد: «ما در طول یک سال گذشته توانستیم کشته شدن دست‌کم ۸۲ تن از شهروندان سوختبر بلوچ را مستند کنیم. ۵۷ درصد این شهروندان متاسفانه در آتش زنده زنده سوختند و علت جان باختن آن‌ها نیز عمدتا تعقیب‌وگریز، نبود زیرساخت جاده‌ای، شلیک بی‌محابا نیروهای نظامی بوده که باعث شده خودروهای عمدتا بی کیفیت این شهروندان فقیر دچار سانحه شده، یا تعادل خودرو از دستشان خارج شده و زنده زنده در آتش بسوزند.»

او در پایان می‌افزاید: «این را باید تاکید کرد که این ۸۲ تن در وهله اول قربانی سیاست‌هایی هستند که باعث شده هیچ راه امرار معاشی برای مردم نباشد و ناچار به سوختبری شوند.» 


گزارش عفو بین‌الملل از کشتن و شکنجه معترضان تا سرکوب اقلیت‌ها در ایران


 سازمان عفو بین‌الملل، سه‌شنبه، هشتم فروردین ماه، با انتشار گزارش سالانه خود از نقض گسترده حقوق بشر در ایران، از جمله کشتن صدها معترض، استفاده اعدام به عنوان ابزار سرکوب سیاسی، شکنجه و تبعیض علیه زنان و اقلیت‌ها از جمله مسیحیان، به شدت انتقاد کرده‌است.

این نهاد مدافع حقوق بشر در این گزارش به اعتراضات پس از جان باختن مهسا (ژینا) امینی اشاره کرده و نوشته «خیزش مردمی بی‌سابقه از سپتامبر ایران را تکان داد و مردم خواستار پایان دادن به جمهوری اسلامی شدند.»

این سازمان جهانی مدافع حقوق بشر، از شکنجه، از جمله از طریق حبس زندانیان در سلول انفرادی به مدت طولانی و محرومیت عمدی آنها از مراقبت‌های پزشکی، به صورت گسترده و سیستماتیک  خبر داده است.

عفو بین‌الملل افزوده که «اعترافات اجباری» که تحت شکنجه به دست آمده بود از تلویزیون دولتی پخش شده‌است.

این گزارش به ادامه تبعیض و سرکوب گسترده حکومت علیه زنان  ایرانی پرداخته و یاداور می‌شود که «زنان و دختران در خط مقدم قیام مردمی قرار داشته و دهه‌ها تبعیض و خشونت مبتنی بر جنسیت، و قوانین تبعیض‌آمیز و تحقیرکننده حجاب اجباری را به چالش کشیدند.»

عفو بین‌الملل همچنین به موارد متعددی از ادامه تبعیض و سرکوب اقلیت‌های دینی و مذهبی، قومی و جنسیتی اشاره  کرده ‌است.

سازمان عفو بین‌الملل  نوشته  تبعیض علیه اقلیت‌های دینی و مذهبی از جمله بهاییان، دراویش، مسیحیان، سنی‌ها و یهودیان و پیروان دین یارسان  همچنان ادامه داشته است.

در این گزارش آمده که «مقامات به کلیساهای خانگی یورش برده و نوکیشان مسیحی در معرض دستگیری خودسرانه، و مصادره اموال شخصی» قرار می‌گیرند. آنها متهم به «اقدام علیه امنیت ملی» شده، و مجبور به تحمل مجازات‌هایی مانند «حبس، جریمه نقدی و تبعید داخلی» می‌شوند.

طبق گزارش سالانه سازمان «ماده ۱۸» و سه نهاد جهانی مسیحی، در مورد وضعیت مسیحیان ایران، سرکوب مسیحیان به ویژه نوکیشان، به دلیل باور دینی و فعالیت صلح آمیز عقیدتی، تشدید شده‌است.

طبق این گزارش تعداد مسیحیان دستگیر شده در سال میلادی ۲۰۲۲ نسبت به سال پیش، دو برابر شده، و از ۵۹ نفر به ۱۳۴ رسیده‌است. در پایان سال ۲۰۲۲، حداقل ۱۷ مسیحی به اتهاماتی مانند «اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» در زندان محبوس بودند.

این نهاد افزوده تغییر دین از اسلام به دین و باور دیگر می‌تواند اتهام ارتداد را درپی داشته باشد.

طبق گزارش چهار نهاد مسیحی، دستکم پنج نوکیش بازداشتی در جریان اعتراضات به دلیل باور مسیحی با اتهام «ارتداد» روبرو شده‌اند.

پیشتر یک حقوقدان گفته بود که به دلیل فشار بین‌المللی، جرم ارتداد از قانون مجازات اسلامی حذف شده‌است. با این وجود همچنان با استناد به اصل ۱۶۷ قانون اساسی، امکان صدور حکم اعدام بر این اساس وجود دارد. اصل ۱۶۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی به قضات این اختیار را می‌دهد که در صورت وجود خلأ در قانون، برای صدور حکم به منابع معتبر اسلامی یا فتواهای معتبر استناد کند.

این نهاد همچنین از ادامه سرکوب گسترده علیه بهاییان در سال میلادی گذشته گزارش داده، از بازداشت‌های خودسرانه تا تصرف و توقیف اموال این شهروندان. این گزارش از تخریبشش خانه متعلق به بهاییان در روستایی در مازنداران و تصرف بیش از ۲۰ هکتار از زمین‌های بهاییان خبر می‌دهد.

تصرف اموال متعلق به اقلیت‌های دینی و مذهبی از روزهای اول انقلاب آغاز شده و تاکنون ادامه دارد. اخیراً گزارش شد که بنای کلیسای تاریخی جماعت ربانی در گرگان که به توقیف حکومت درآمده، به فروش گذاشته شده‌است.

عفو بین‌الملل، در مورد سرکوب و تبعیض علیه قومیت‌ها در ایران نیز گزارش داده و در مورد جان باختگان «خیزش ملی»، نوشته «بیش از نیمی از کشته شدگان متعلق به اقلیت بلوچ در استان سیستان و بلوچستان و اقلیت کرد در استان‌های کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی بودند.» این نهاد به هدف قرار دادن و کشتن کولبران کرد و سوختبران بلوچ،و عدم پاسخگویی مقامات ایران گزارش داده است.

پیشتر این نهاد از شکنجه وحشیانه کودکان بازداشت‌شده در اعتراضات؛ از شوک الکتریکی تا خشونت‌های جنسی خبر داده بود.


سهند نورمحمدزاده، از بازداشت‌شدگان قیام اخیر در تهران به حبس و تبعید محکوم شد


 سهند نورمحمدزاده که پیشتر طی جریان قیام مردمی "ژینا" بازداشت شده بود،‌ توسط دادگاه انقلاب تهران به ٦ سال حبس و ١٠ سال تبعید به کهنوج محکوم شد. 

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، سهند نورمحمدزاده، توسط شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهام "اجتماع و تبانی" به ۵ سال حبس و به اتهام "اخلال در نظم عمومی" به یک سال حبس محکوم شد. وی همچنین به اتهام "محاربه" به ١٠ سال تبعید به کهنوج محکوم شده است. 

حامد احمدی، وکیل مدافع آقای نورمحمدزاده اعلام کرده است که قاضی پرونده "افعال مجرمانه" را مستقل در نظر گرفته است و موکلش علاوه بر تحمل ۱۰ سال تبعید به کهنوج استان کرمان، ۶ سال حبس را نیز سپری خواهد کرد.

پیشتر حکم اعدام این جوان ٢٧ ساله در دیوان عالی کشور نقض و برای رسیدگی مجدد به این شعبه دادگاه انقلاب تهران ارجاع داده شده بود. 

سهند نورمحمدزاده سهند نور محمدزاده، روز ۱۶ آبان‌ ماه ۱۴۰۱، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران، از بابت اتهام "محاربه از طریق تخریب و ایجاد حریق در وسایل عمومی به منظور اخلال در نظم و امنیت کشور و مقابله با حکومت اسلامی، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق شرکت در تجمعات" محاکمه و به اعدام محکوم شده بود.

گرامیداشت یاد ژینا (مهسا) امینی توسط مسافران نوروزی


 مسافران نوروزی برای گرامیداشت یاد ژینا (مهسا) امینی بر مزار او حاضر شدند.

ژینا (مهسا) امینی نامی آشنا برای ملت ایران است. ژینا اسم رمز پیروزی ایران زمین شد و نه تنها مردم ایران بلکه مردم سراسر جهان نام او را فریاد زدند.

قتل ژینا امینی که به دست نیروهای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی رخ داد، باعث روشن شدن آتش خیزش انقلاب مردمی از شهریور ۱۴۰۱ شد که بسیاری از مردم در این خیزش انقلابی جانهای خود را از دست داده و خانواده‌های بسیاری داغدار شدند.

نوروز ۱۴۰۲ بسیار متفاوت با سال‌های گذشته برگزار شد زیرا اکثر مردم در سراسر ایران بر مزار عزیزانشان بودند که جان خود را در اعتراضات سراسری از دست داده بودند. سال جدید برای خانواده ژینا هم بسیار متفاوت بود اما حضور مردم بسیاری از سراسر ایران، دلگرمی خاصی را به خانواده امینی برگرداند و آن نگه داشتن یاد ژینا بود.

مسافران نوروزی از سراسر ایران برای گرامیداشت یاد جاوید نام ژینا، با گل‌های بسیار بر مزار او حاضر شده و مزارش را گلباران کردند. آنها با این عمل نشان دادند که خانواده امینی تنها نیستند و مردم کل ایران در غم از دست دادن ژینا شریک هستند و هنوز یاد ژینا در ذهن‌ها زنده است.

انتشار ویدیویی از این مراسم گرامیداشت در صفحات اجتماعی، غمی همراه با امید را در دل مردم ایران روشن کرد و بسیاری از کاربران اعلام کردند: «ژینای عزیز تو رمز آزادی ملت ایران هستی. هر زمان فکر می‌کنیم که تو به تهران آمدی و فقط میهمان تهران بودی اما چقدر مظلومانه توسط ضحاک زمان کشته شدی، دلمان به درد می‌آید. مطمئن باش انتقامت را می‌گیریم. دختر زیبا و اصیل ایران کمی صبور باش. آمدن بر مزار تو برای ما مردم ایران مقدس است و خاک پای تو را باید بوسید که روشن کننده آتش این انقلاب بودی.

بسیاری از مردم نیز اعلام کردند تو اسطوره شدی، بعد از سقوط رژیم جمهوری اسلامی و مرگ خامنه‌ای، حتی فدائیان و دوستانشان هم برای او فاتحه‌ای نخواهند خواند چه رسد به آنکه مزارش را پر از گل کرده و یادش را گرامی بدارند.»

ضرب و شتم یک طلبه توسط مردم برای تذکر به بی‌حجابی


 مردم غیور، طلبه‌ای را که نسبت به بی‌حجابی بانوان تذکر داده بود توسط زنان و مردان مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

تعطیلات نوروز است و آمرین به معروف در تمامی شهرها حاضر هستند تا به زنان و دختران بی‌حجاب تذکر داده و با آنها برخورد کنند.

بسیجی‌ها، طلاب، مامورین لباس شخصی به دستور علی خامنه‌ای که اعلام کرده بود با بی‌حجابی برخورد کنند، مامور شده تا به زنان و دختران که از شروع اعتراضات سراسری حجاب از سر برداشته‌اند تذکر داده و آنها را از بی‌حجابی بازدارند.

زنان و دختران غیور که آتش خیزش انقلاب را روشن کردند، بدون ترس و با شجاعت بدون حجاب اجباری در خیابان‌ها حضور دارند. در این بین طلبه‌ای به همراه دوستانش که مشغول تذکر نسبت به بی‌حجابی بودند، نه تنها توسط کسی که به او تذکر داده شد، بلکه مردان و زنان دیگری که در آن محدوده بودند به سمت طلبه آمده و او را مورد ضرب و شتم قرار دادند تا به او بفهمانند یک زن دیگر تنها نیست و پوشش آنها فقط به خودشان ارتباط دارد و کسی حق دخالت و تذکر به زنان و دختران ایران را ندارد. 

این شخص طلبه در بیمارستان به خبرنگاران گفت: «در محدوده پمپ بنزین یخ‌سازی بوده‌ایم که دیدیم یک خانم کشف حجاب کرده و من و دوستانم به او تذکر دادیم و باعث درگیری شد. یک خانم و آقا بودند اما سپس از سمت دیگر خیابان تعدادی دیگر آمده و به ما حمله کردند.»

این عمل نشان می‌دهد که دیگر هیچ دختر و زنی در ایران تنها نیست، بلکه هزاران برادر دارد که نمی‌تواند ظلمی را که نسبت به خواهرش می‌شود را تاب آورد و با بانی ظلم برخورد شدیدی می‌کنند.

۱۴۰۲ فروردین ۹, چهارشنبه

تاکید مخالفان جمهوری اسلامی بر لزوم دوام مبارزه


نشست «همبستگی، پلی به سوی آزادی» با حضور حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، رضا پهلوی، مسیح علی‌نژاد و عبدالله مهتدی برگزار شد.

پیشتر این چهره‌های مخالف جمهوری اسلامی به همراه شیرین عبادی منشوری را با عنوان «همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران» و با نام اختصاری «مهسا» امضا و منتشر کرده‌ بودند.

حامد اسماعیلیون در این نشست گفت که پیروزی «انقلاب زن زندگی آزادی» نیاز به همبستگی و مبارزه مستمر دارد.

او همچنین گفت: «جایی برای ناامیدی نیست و ما با امید پیروز می‌شویم. بهترین الگوی ما خانواده‌های دادخواه از جمله مادران خاوران و کسانی هستند که هرگز نبخشیدند و پا پس نکشیدند.»

نازنین بنیادی، بازیگر و فعال حقوق بشر، در ابتدای این نشست گفت که جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته ضد حقوق بشر و ضد زنان عمل کرده است.

این چهره مخالف جمهوری اسلامی با اشاره به اعتراضات «زن زندگی آزادی» که از ۲۶ شهریور در ایران آغاز شده و همچنان به اشکال گوناگون ادامه دارد، اضافه کرد که این بار صدای اعتراض مردم بلندتر است و مردم خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی شده‌اند.

رضا پهلوی نیز در این نشست بار دیگر بر ضرورت احترام به آرای عمومی پس از سرنگونی جمهوری اسلامی تأکید کرد و گفت: «هدف ما این است که اطمینان بدهیم که بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی خلأ ایجاد نمی‌شود. ایران سوریه نمی‌شود.»

این نشست شنبه پنجم فروردین در شهر تورنتو کانادا از سوی سازمان تیرگان برگزار شده بود.

مسیح علی‌نژاد نیز در نشست «همبستگی، پلی به سوی آزادی» بر خواست مردم ایران با هر گرایشی مبنی بر سرنگونی جمهوری اسلامی تأکید کرد.

او گفت: «جمهوری اسلامی دشمن مردم ایران و جهان است. به نقش رژیم ایران در جنگ اوکراین نگاه کنید. رهبران کشورهای دموکراتیک در سرنگونی جمهوری اسلامی با مردم ایران متحد شوند. محکومیت کافی نیست، آن‌ها باید اقدام کنند. جمهوری اسلامی داعشِ با نفت است.»

عبدالله مهتدی هم در در این نشست به «منشور مهسا» اشاره کرد و گفت که این منشور دیدگاه ما برای یک دموکراسی و پذیرش حقوق بشر و تنوع و تکثر است.

از زمان آغاز اعتراضات سراسری ایران پس از جان‌باختن مهسا امینی، کشورهای غربی تحریم‌هایی را علیه افراد و سازمان‌های دخیل در سرکوب اعتراضات وضع کرده‌اند، اما چهره‌های سرشناس مخالف جمهوری اسلامی این را کافی نمی‌دانند و به‌طور مشخص خواستار تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط اتحادیه اروپا هستند.


 

اولین تجمع اعتراضی مردم زاهدان در سال جدید؛ کنایه عبدالحمید به خامنه‌ای


 معترضان در زاهدان همچون تمامی هفته‌های گذشته٬ در اولین جمعه سال جدید شمسی و ماه رمضان٬ خیابان‌ها را مجددا به تسخیر خود درآوردند.

معترضان در زاهدان امروز ۴ فروردین ۱۴۰۲ شعارهای «سلطنت ولایت یکصد سال جنایت»٬ «میکشم میکشم آنکه برادرم کشت» و «این آخرین پیامه، هدف کل‌ نظامه» سر دادند.

از زمان آغاز اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و پس از جمعه خونین زاهدان٬ مردم این استان برای ۲۵ هفته متوالی است که پس از نماز جمعه تجمعات اعتراضی شکل می‌دهند.

مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان٬ نیز در اولین نماز جمعه در سال جدید شمسی٬  به کشته‌شدگان اعتراضات در سراسر ایران به ویژه اعتراضات شهر زاهدان اشاره کرد و گفت: «اینجا هم در این مصلی عده‌ای مفت و مجانی عده کثیری شهید شدند و این نشان از این است که در کشور ما چه قدر اشتباهات می‌شود که کشتن مردم سنگین‌ترین گناه است.»

مولوی عبدالحمید بار دیگر تأکید کرد که کشته‌شدگان اعتراضات زاهدان با «گلوله‌های جنگی» نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شدند.

مولوی عبدالحمید همچنین به «برخورد خشن» با زندانیان سیاسی در زندان‌های جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت که با این که باید برای نوروز خوشحالی کرد، مردم ایران سال جدید را به جای خوشحالی، با گریه بر سر «قبرهای شهدای» اعتراضات آغاز کرده‌اند.

او گفت: «درست است که اکنون اعتراضات کاهش پیدا کرده، اما دل‌ها همه رنج و زخم است.»

مولوی عبدالحمید بار دیگر به مسئولان جمهوری اسلامی توصیه کرد که در سال جدید به «خواسته برحق اکثریت مردم» تن دهند.

او در بخش دیگری از خطبه‌های نماز جمعه زاهدان، بدون ذکر مستقیم نام علی خامنه‌ای، به اظهارات او درباره وضعیت اقتصادی ایران پاسخ داد و گفت اگر «بزرگان» خواهان تغییرات اقتصادی هستند باید، سیاست‌های داخلی و خارجی جمهوری اسلامی تغییر کند.

او در زمینه مشکلات اقتصادی ایران تأکید کرد که مردم اکنون «برای یک زندگی ساده نیز محتاج هستند».

عفو بین‌الملل: سرکوب زنان و اقلیت‌ها در ایران و استفاده حکومت از مجازات اعدام

  سازمان عفو بین‌الملل در   گزارش سالانه   خود در مورد ایران، به سرکوب زنان، اقلیت‌ها از جمله مسیحیان، شکنجه زندانیان پرداخته و از استفاده ا...