google-site-verification: google15269942918ec366.html راه آزادی: مهٔ 2023

۱۴۰۲ خرداد ۱۰, چهارشنبه

بازداشت شهدخت خانجانی، شهروند بهایی در سمنان


 روز دوشنبه ۸خرداد۱۴۰۲، ماموران امنیتی شامل سه مرد و یک زن، به منزل «شهدخت خانجانی»، شهروند بهایی ساکن سمنان هجوم برده و پس از تفتیش منزل و ضبط بعضی وسایل شخصی مانند موبایل و لپتاپ و کتب مذهبی، نامبرده را هم بازداشت کردند.

تاکنون از اتهام و دلیل دستگیری این شهروند بهایی اطلاعی در دست نیست.

میثم خدارحمی؛ ۱۶ سال حبس برای گرداندن یک صفحه اینستاگرام


 «میثم خدارحمی»، شهروند ۴۰ ساله ساکن تهران و کسی که به شهادت یکی از هم‌بندی‌هایش در زندان، وقتی سرود «ای ایران» از تلویزیون بند پخش می‌شده، به پهنای صورت اشک می‌ریخته است، اوایل مهر۱۴۰۱ در منزل خود در تهران بازداشت شد.

چهار ماه بعد، در حالی‌که شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به او ۱۶ سال حکم زندان داده بود، با وثیقه از زندان تهران بزرگ (فشافویه) موقتا آزاد و در روز شنبه، ششم خرداد ۱۴۰۲ برای تحمل حبس، راهی زندان «اوین» شد.

خدارحمی ادمین صفحه «رستاخیر شاهان» در اینستاگرام بود. بازجوهایش او را در حالی‌ که به شدت بیمار بوده است، برای اخذ اعتراف اجباری درباره گرفتن پول از «بیگانگان»، تهدید به بازداشت و شکنجه پدر پیرش که سرطان دارد، کرده بودند.

این گزارش، روایت رنج، تهدیدها، شکنجه روانی و حکم ناعادلانه‌ زندان شهروندی است که نزدیکانش می‌گویند جرمش «ایران‌دوستی» است.

***

تهدید، توهین و سوء‌استفاده از بیماری

۱۱ مهر ۱۴۰۱، یک شماره ناشناس با تلفن همراه «میثم خدارحمی» تماس گرفت و به او گفت بسته‌ای دارد و او باید برود پایین جلوی در تا آن را بگیرد. اما در واقع ماموران امنیتی در مقابل در ساختمان منتظر او بودند تا به محض این‌که در را باز کرد، او را بازداشت کنند.

چند مامور امنیتی که برای بازداشت او رفته، حکمی را از دور به او نشان داده و بعد از آن خانه را تفتیش کرده و میثم را هم همراه خود برده بودند.

فرد آگاهی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده است، می‌گوید خدارحمی به بازداشتگاه «یک‌ الف» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شرق تهران منتقل شده بود: «البته میثم خودش تمام مدت چشم‌بند و دست‌بند داشته و نمی‌دانسته کجا است. بعدا کسانی که در سلول عمومی همان بازداشتگاه با او بوده، گفته بودند که آن‌جا یک‌الف است.»

یک‌الف بازداشتگاه غیررسمی و غیرقانونی تحت نظر قرارگاه «ثارالله» سپاه است. نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر از این بازداشتگاه که مکان آن هنوز محرز نشده است، برای بازجویی و نگه‌داری بازداشتی‌های اعتراضات استفاده کرده‌اند. 

گزارش‌های بسیاری از شکنجه، آزار، اذیت و تهدید به تجاوز توسط بازجویان این بازداشتگاه منتشر شده است.

میثم خدارحمی روز هم ۲۰ روز در این بازداشتگاه بوده که از آن حدود ۱۰ روز را در سلول انفرادی و بقیه را در سلولی عمومی با جمعیتی بین ۱۵ تا ۲۵ نفر گذارنده است.

فرد آگاهی که درباره میثم خدارحمی با «ایران‌وایر» صحبت کرده است، می‌گوید او در مدت بازداشت در یک‌الف، به شدت بیمار بوده، تب و لرز، بدن درد و عفونت شدید در بدن داشته و حتی قادر نبوده است از سلول تا اتاق بازجویی را خودش برود، برای همین دو نفر زیر بغل او را می‌گرفته‌اند: «با این‌ وجود، بازجو روزی چند ساعت او را بازجویی می‌کرده و با این که می‌دیده چه طور می‌لرزد و با پتو او را می‌برند به اتاق بازجویی، پتو را از او می‌گرفته و کولر را هم روشن می‌کرده است تا در اثر سرما، از او اعتراف بگیرد.»

به گفته این فرد آگاه، بازجو برای این‌ که میثم را ناچار کند مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند، او را تهدید کرده بود که مستمری و بیمه پدرش را قطع یا او را بازداشت و ضرب و شتم می‌کند. پدر میثم خدارحمی فردی مسن و در بستر بیماری سرطان است.

این فرد آگاه می‌گوید میثم برای این‌ که برای پدرش اتفاقی نیفتد، به برخی از گفته‌های بازجویش تن داده بود: «به او گفته بودند اعتراف کن که از سرویس‌های بیگانه یا از شاهزاده پول گرفته و تشکیل گروه داده‌ای. میثم هم گفته بود حساب بانکی من را دارید، چک کنید و اگر بیشتر از ۱۰ میلیون تومان پول در آن آمده بود، قبول می‌کنم که پول گرفته‌ام. درباره تشکیل گروه هم با چند از دوستانش چت کرده بود، آن را می‌گفتند که گروه تشکیل داده‌ای.»

بعد از حدود ۱۰ روز، میثم خدارحمی از سلول انفرادی در بازداشتگاه به یک سلول گروهی منتقل می‌شود. 

به گفته منبع آگاه «ایران‌وایر»، غذا در این بازداشتگاه بسیار کم و بد کیفیت و فقط در حدی بوده است که فرد از گرسنگی نمیرد. در این میان، میثم در حالی‌ که بیمار بوده، از دسترسی به قرص سرماخوردگی نیز محروم مانده و یکی از ماموران در پاسخ به خواسته‌اش درباره دارو گفته است: «شما را باید از سقف آویزان کنند و قطره قطره آب بریزند دهان‌تان که از تشنگی نمیرید.»

 

بازجویی با تهدید به اعدام و شکنجه با آی‌فیلم

بر اساس اسنادی که به «ایران‌وایر» رسیده، اتهامات میثم خدارحمی، «تشکیل گروه جهت براندازی نظام»، «اجتماع و تبانی» و «تبلیغ علیه نظام» عنوان شده است. او بعد در شعبه  ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست «محمدرضا عموزاد خلیلی» به تحمل ۱۰ سال حبس، بابت اتهام تشکیل گروه به پنج سال حبس، بابت اتهام اجتماع و تبانی به پنج سال حبس و یک سال نیز در رابطه با اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم شد؛ حبسی ۱۶ ساله که ۱۰ سال از آن قابل اجرا است و از همین شنبه‌ای که گذشت، آغاز شد.

اما بازجوی میثم از همان ابتدا تاکید داشته که حکم او اعدام است و اگر بخواهد، می‌تواند آن را اجرایی کند: «روز اول به او گفته بود می‌دانی قبل از تو چه کسی روی این صندلی نشسته؟ روح‌الله زم!»

«روح‌الله زم» روزنامه‌نگار و مدیر کانال تلگرام «آمدنیوز» بود که با فریب او را از فرانسه به عراق کشاندند و از آن‌جا ربوده و به تهران آورده شد. قوه قضاییه جمهوری اسلامی روح‌الله زم را سحرگاه ۲۲ آذر ۱۳۹۹ اعدام کرد. 

در طول حدود ۱۰ یا ۱۲ روزی که میثم خدارحمی در سلول عمومی در بازداشتگاه یک‌‌الف سپاه بوده، هر روز از صبح زود تا شب و زمان خواب، یک تلویزیون شبکه «آی فیلم» با محتوایی تکراری پخش می‌کرده است: «از صبح شبکه آی‌فیلم را روشن می‌کرده‌اند که فیلم‌های تکراری دارد؛ تا خود شب. صدایش را هم مخصوصا زیاد می‌کرده‌اند تا زندانی‌ها را شکنجه‌ کنند. زندانی‌ها نه می‌دانسته‌اند ساعت چند است و چه موقع روز است. از روی ساعت پخش فیلم زمان را می‌فهمیده‌اند. هواخوری هم فقط روزی نیم ساعت بوده است؛ آن‌هم در یک حیاط ۱۰ متری با دیوارهای خیلی بلند که روی آن دوربین و سیم‌خاردار نصب شده بوده است.»

میثم یک بار نیز ناچار شده بود در مقابل دوربین اعتراف اجباری کند. منبع مطلع «ایران‌وایر» در این باره نیز می‌گوید: «بازجو آمده و گفته است که اگر حرف آخری داری، بزن! او هم گفته بود نه. بازجو گفته بود که هم جرمی‌ تو گفته است هم‌سرگروه بوده‌ای. بعد با چشمان بسته او را برده بودند در یک جایی شبیه سوئیت که چند تا پرده سبز داشته و روبه‌روی آن هم یک دوربین بوده است. در آن جا چند سوال خوانده و گفته بودند باید این جواب‌ها را بدهی. انگار که دارند سناریو می‌نویسند که فیلم بسازند. به او گفته بودند بگو به کدام پایگاه بسیج حمله و کجا دیوارنویسی کرده‌ای؟! او هم نپذیرفته و گفته بود کوچک‌ترین مدرکی از من دارید، بیاورید تا من اعتراف کنم.»

 

زندان تهران بزرگ، بیماری و یک جلسه دادگاه

بعد از آن‌ که دوره بازجویی میثم خدارحمی تمام می‌شود، ماموران ابتدا او را برای بازپرسی به شعبه۳ اوین برده و بعد به زندان تهران بزرگ منتقل می‌کنند. خدارحمی در آن جا در تیپ۶، سالن۳ مستقر می‌شود. او در تمام ۲۰ روز قبل و یکی دو ماه بعد از انتقال به زندان تهران بزرگ، بیمار بوده تا این‌ که گروهی از هم‌بندی‌هایش برای نجات جانش و چند تن دیگر که آن‌ها هم بیمار بوده‌اند، اعتصاب غذا می‌کنند. در نهایت مسوولان زندان اجازه می‌دهند دارو و قرص‌های ویتامین وارد زندان شود، چون مقدار و کیفیت غذا به حدی بد بوده که نه کسی سیر و نه مواد مورد نیاز بدن آن‌ها تامین می‌شده است.

فرد آگاهی که با «ایران‌وایر» صحبت کرده است، درباره وضعیت سلامت این شهروند می‌گوید: «به حد مردن افتاده بود. هر چه می‌رفت بهداری، رسیدگی نمی‌کردند و حتی قرص سرماخوردگی هم نمی‌دادند. خیلی‌ها دندان‌درد می‌گرفتند اما حتی به آن‌ها مسکن هم نمی‌دادند که دردشان آرام شود. میثم دو تا از دندان‌هایش در زندان شکست، چون داخل غذا سنگ بود. حمام و دستشویی هم کثیف بوده و کسی جز خود زندانی‌ها تمیزشان نمی‌کرده است. از ۱۰ دستشویی بند برای ۲۵۰ نفر که در آن روزها با چند برابر ظرفیت استفاده می‌شده‌، چند دستشویی هم اصلا خراب بوده‌اند.»

خدارحمی که تا اوایل بهمن با وثیقه دو میلیارد تومانی آزاد شد، در زندان تهران بزرگ محبوس مانده و فقط در یک جلسه دادگاه، آن‌هم در دادگاه بدوی شرکت کرده است. 

فردی که درباره او با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده است، می‌گوید: «در عوض، پرونده‌اش ۳۰۰ برگ و در دو جلد است و یک جلد جداگانه‌ای مختص ویدیوهای صفحه‌اش است. استوری‌ها و چت‌هایش را پرینت گرفته و کرده بودند پرونده!»

اما با این وجود، دستگاه قضا او را به صرف گرداندن یک صفحه اینستاگرام با حدود ۲۰ هزار دنبال‌ کننده به ۱۶ سال حبس محکوم کرد و در نهایتا در اوایل اسفندماه این حکم از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران تایید شد.

او که قرار بود اواخر سال قبل به زندان برود، روز چهارم اردیبهشت ۱۴۰۲ نامه‌ای دریافت می‌کند که اگر تا چهارم خرداد خودش را معرفی نکند، سندی که به‌عنوان وثیقه گذاشته است، مصادره می‌شود و برای همین با این‌ که دو دندانش را تازه جراحی کرده و دستش هم شکسته، مجبور شده است به زندان اوین برود.

۱۴۰۲ خرداد ۹, سه‌شنبه

نگرانی از بی‌توجهی به وضعیت جسمی زندانیان عرب در زندان شیبان


سازمان حقوق‌بشری «کارون» که اخبار مرتبط با وضعیت حقوق‌بشر در استان خوزستان را پوشش می‌دهد، در گزارشی از بی‌توجهی مقامات مسوول در زندان مرکزی اهواز (شیبان) به وضعیت جسمانی زندانیان، به‌ویژه زندانیان سیاسی خبر داده است.

بر اساس این گزارش «جابر صخراوی»، یکی از زندانیان  سیاسی محبوس در این زندان که به بیماری «ام‌اس» مبتلاست، روز پنجشنبه ۴خرداد۱۴۰۲، وضعیت جسمانی‌اش وخیم شده و با بالاآوردن خون، به درمانگاه زندان منتقل شده است.

این سازمان حقوق‌بشری با تاکید بر اینکه امکانات بهداری زندان مرکزی اهواز برای بیماران خاص ناکافی است نوشته است که «درمانگاه زندان تنها یک پرستار برای درمان بیماران دارد، ولی با این‌همه، جابر صخراوی تا صبح در درمانگاه نگهداری شده و بدون اینکه وضعیت جسمی او تغییر محسوسی کرده باشد، دوباره به بند بازگردانده شده است.»

این گزارش همچنین نوشته است زندانی دیگری به نام «علی صیاحی»، مبتلا به بیماری‌های دیابت و قلب نیز با وضعیتی مشابه بعد از اینکه در ناحیه قلب احساس درد کرده، صرفا به درمانگاه منتقل و پس از ساعاتی به بند بازگردانده شده است.

در این گزارش نام دست‌کم ۵ زندانی سیاسی دیگر قید شده که هر یک به‌دلیل مشکلات جسمی نیازمند رسیدگی پزشکی فوری است .

«عبدالامام زائری»، یکی از این زندانیان مبتلا به بیماری بزرگ شدن پروستات است و گفته می‌شود وضعیت جسمانی وخیمی دارد.

«محمدعلی عموری»، از زندانیان سیاسی عرب و مبتلا به سینوزیت است و علاوه بر آن، بر اثر شکنجه‌هایی که شده در ناحیه قفسه سینه دچار آسیب‌های جدی است، اما همچنان از اعزام به مرخصی استعلاجی محروم است.

یک زندانی به نام «علی حلفی»، باید هرچه سریع‌تر از ناحیه زانو مورد عمل جراحی قرار بگیرد، اما به وضعیت او توجهی نمی‌شود.

سازمان حقوق‌بشری کارون همچنین از «غلامحسین کلبی»، یکی از زندانیان سیاسی قدیمی این زندان نام برده که از بیماری‌های گوناگونی همچون عفونت گوش و از بین رفتن دندان‌ها رنج می‌برد، اما رسیدگی مناسب پزشکی برای او انجام نشده است.

همچنین «سیدمختار آلبوشوکه»، از دیگر زندانیان سیاسی عرب به‌دلیل بیماری فتق شکم در وضعیت بحرانی قرار دارد و درد فراوانی را تحمل می‌کند، اما توجهی به این زندانیان نمی‌شود.

این گزارش به‌نقل از منابع نزدیک به این زندانیان نوشته است که تاکنون تمام درخواست‌های آن‌ها برای مرخصی استعلاجی، انتقال به بیمارستان و دریافت داروهای مناسب پس از سال‌ها حبس در بند پنج شیبان، با مخالفت مقامات اطلاعاتی و اداره زندان شیبان مواجه شده است. 

دفن پیکر یک شهروند بهایی دیگر بدون رضایت خانواده در تهران


 ماموران بهشت زهرا در روز جمعه ۵خرداد۱۴۰۲، پیکر یک متوفی بهایی به نام «عباس معنوی» را بدون رضایت و اطلاع خانواده ،روی خاک یک متوفی بهایی دیگر که دو ماه پیش فوت کرده، در گورستان خاوران دفن کردند.

این اقدام در حالی صورت گرفت که خانواده متوفی در حال شکایت و پیگیری وضعیت فرد متوفی بودند. از اول فروردین سال جاری، مسوولین بهشت زهرا، تحویل اجساد بهاییان به خانواده‌هایشان را منوط به پرداخت مبلغ گزافی پول کرده‌اند که این درخواست غیرقانونی و غیراخلاقی با عدم پذیرش بهاییان مواجه شده است. مسوولان بهشت زهرا خانواده‌ها را تهدید کرده که در صورت عدم پرداخت وجه درخواستی، اجساد را در محل قبرهای دسته جمعی خاوران دفن خواهند کرد.

از ابتدای سال جاری، پیکرهای چندین متوفی بهایی بدون اطلاع خانواده‌ها و انجام مراسم دینی در گورستان خاوران دفن شده‌اند. بنا به اطلاع واصله، پیکرهای چهار تن از بهاییان هم‌چنان در سردخانه بلاتکلیف نگه‌داشته شده و بهشت زهرا از ترخیص آن‌ها خودداری کرده است.

قابل ذکر است، آرامستان بهاییان تهران، در زمینی در مجاورت گورستان خاوران قرار دارد. در طی سال‌های گذشته، بهاییان وجوه مختلفی را برای مواردی نظیر حمل‌و‌نقل و نگهداری در سردخانه پرداخت کرده‌اند.

شهدخت خانجانی، شهروند بهائی در سمنان بازداشت شد


شهدخت خانجانی، شهروند بهائی ساکن سمنان روز دوشنبه هشت خردادماه، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. ماموران ضمن تفتیش منزل، برخی از وسایل شخصی وی را ضبط کردند.

، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه هشت خرداد ۱۴۰۲، شهدخت خانجانی، شهروند بهائی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “شب گذشته چهار نیروی امنیتی برای بازداشت خانم خانجانی به منزل وی مراجعه کردند و ضمن تفتیش منزل، شماری از لوازم شخصی وی و خانواده را ضبط کردند و با خود بردند.”

تا لحظه تنظیم این گزارش از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی حاصل نشده است.

شهدخت خانجانی، شهروند بهائی، ساکن سمنان و مادر دو فرزند است.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

۱۴۰۲ خرداد ۸, دوشنبه

کاهش محکومیت «ژوزف شهبازیان»، مسیحی محبوس در اوین به ۲ سال حبس


 دوران محکومیت ژوزف شهبازیان شهروند مسیحی به دو سال تقلیل یافت. وی هفتم خرداد ماه ۱۴۰۱، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، به ۱۰ سال حبس محکوم شده بود.

«گزارش‌ها از ایران حاکیست حکم ۱۰ سال حبس شهروند ارمنی تبار «ژورف شهبازیان» به دو سال کاهش یافته است. آقای شهبازیان محبوس در زندان اوین ششم اسفند ماه ۱۴۰۱، خواستار تجدیدنظر در حکم خود شده بود. اتهامات این شهروند مسیحی عبارت بود از «اقدام علیه امنیت از طریق عضویت و اداره و تشکیل کلیسای خانگی مسیحیت تبشیری و داره کردن دسته/جمعیت با هدف برهم زدن امنیت کشور» و «توهین به مقدسات» که از آن تبرئه شده بود.
دیوان عالی کشور اواخر اسفند ۱۴۰۱ اعلام کرده بود که «هیچ دلیل، مدرک و مستندی بر سردستگی و سرگروهی نامبرده ارائه» نشده است و «از این روی تعیین مجازات حداکثری مقرون به صواب نبوده و مواجه با اشکال قضائی است.»
گفتنی است پیش از این شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب درخواست تجدید نظر این شهروند ارمنی تبار را رد کرده بود.
از مدت مجازات حبس شهبازیان ۹ ماه گذشته است و ۱۵ ماه به پایان حکم دو سال زندان وی باقی مانده است.
ژوزف شهبازیان، عضو پیشین کلیسای جماعت ربانی تهران دهم تیرماه ۱۳۹۹ در یک مراسم عبادتی در منطقه یافت آباد تهران بازداشت و به تحمل ده سال حبس محکوم گردید. این شهروند ارمنی به جز زندان، به مدت دو سال محرومیت از عضویت در گروه‌های اجتماعی و سیاسی شده و پس از پایان حکم دو سالی را باید در تبعید داخلی در شهرستان کهنوچ یا شهرستان‌های همجوار بگذارند. این شهروند مسیحی همچنین به مدت دو سال از سفر خارج از کشور ممنوع شده‌است.
در سال‌های اخیر دستگاه‌ قضایی جمهوری اسلامی سنگین‌ترین مجازاتها را برای شهروندان مسیحی در نظر گرفتند که شامل حبس‌های بلندمدت و تبعید است. همچنین در اغلب موارد قضات با درخواست تجدید نظر در احکام متهمان مسیحی مخالفت کردند و بدون توجه به دفاعیات متهمان همان احکام اولیه را تأیید کردند.
احکامی که در سال‌های اخیر برای شهروندان مسیحی صادر شده در اغلب موارد حتا از مفسدان اقتصادی هم سنگین‌تر بود درحالیکه تنها جرم آنها شرکت در کلیسای خانگی داشتن چند جزوه مسیحی و کتاب مقدس در خانه بود.

۱۴۰۲ خرداد ۷, یکشنبه

از ادعای وزیر در مورد مرمت کلیساها تا واقعیت تصاحب اموال مسیحیان


وزیر میراث فرهنگی در حالی ادعا کرده‌است که «ما علی‌رغم مشکلات اعتباری کشور، از مرغ و تخم‌مرغ مردم مسلمان که عده‌ای از آن‌ها به نان شبشان محتاج‌اند، می‌زنیم تا بودجه مرمت کلیسای مسیحیان را تأمین کنیم»، که در چهار دهه گذشته، حکومت کلیساهای زیادی را تعطیل، اموال کلیساها از جمله بیمارستان‌ها را مصادره، و بسیاری از مسیحیان را از کار بی‌کار کرده‌است.

روز یکشنبه، یعنی دو روز پیش از انتشار سخنان وزیر میراث فرهنگی حکومت، مصادف بود با دهمین سالگرد تعطیلی کلیسای جماعت ربانی تهران توسط وزارت اطلاعات. سالگردی که موجب شد گروهی از مسیحیان ایرانی، بار دیگر از استراتژی حکومت، از اولین روزهای انقلاب اسلامی برای تعطیلی کلیساها، مصادره اموال مسیحیان و کشتن رهبران و شخصیت‌های مسیحی، یاد کنند.

حکومت همین اواخر تیغ حراج به کلیسای توقیف شده گرگان زد، و باغ شارون در کرج که محل برگزاری اردوهای جوانان کلیسای جماعت ربانی بود، مانند عمارت مصادره ای اسقف کلیسای انگلیکن، تغییر کاربری یافت و به نهادهای حکومتی واگذار شد. لیست اموال مصادر شده مسیحیان توسط حکومت بسیار طولانی است، و می‌توان از مدرسه نابینایان کریستوفل در اصفهان، و بیمارستان‌های متعلق به کلیسای اسقفی در شیراز و اصفهان نیز یاد کرد.

خبرهای متعددی نیز از بی‌توجهی به نگهداری نهادهای مسیحیان، و تخریب آنها منتشر شده‌است، که از آن جمله می‌توان به تخریب قبرستان مسیحیان کرمانشاه در سال ۱۳۹۶، وکلیسای ادونتیست، یکی از نمادهای معماری نوین دوره پهلوی در تهران، در اواخر سال ۱۳۹۹، اشاره کرد.

برخی اوقات تصاحب  اموال مسیحیان حتی موجب اعتراض نماینده سابق، از فیلتر شورای نگهبان گذشته، آشوری‌ها در مجلس شده‌است. یوناتن بت‌کلیا، از حامیان سرسخت حکومت، در سال ۱۳۹۴، ضمن انتقاد از محدودیت‌های اقلیت‌های دینی از «تصرف غاصبانه زمین متعلق به کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی» در تهران، از سوی «گروهی در لوای هیئت مذهبی و به بهانه تأسیس و بنای حسینیه» خبر داد.

البته حکومت جمهوری اسلامی در برخی موارد در مرمت بعضی از کلیساها شرکت کرده که به گفتهروبیک قهرمانیان، روزنامه‌نگار ساکن ارمنستان، که در رسانه‌های ارمنی و فارسی‌زبان قلم زده، «حکومت ایران مثلاً با تعمیر و مرمت چند بنای مذهبی، از آن به عنوان حربه تبلیغاتی استفاده می‌کند و در مجامع بین‌المللی هم کارهایی نظیر آن را مصداق برخورداری اقلیت‌ها از حقوق خود جلوه می‌دهد، در حالی که حقوق اقلیت‌ها در هیچ جامعه ای محدود به تعمیر چند بنای تاریخی نیست. این محدودیت‌ها تمامی اقلیت‌های مذهبی را از ایران فراری داده‌است تا جایی که تعداد ارامنه امروز به ۲۰٫۰۰۰ نفر هم در ایران نمی‌رسد. شهرهایی مثل شاهین شهر، یا انزلی و رشت و آبادان و گرگان دیگر هیچ کلیسا، مدرسه یا انجمن ارامنه فعالی ندارند؛ و این روند الان به ارومیه و تبریز رسیده‌است.»

برخی از بناهای تاریخی مسیحیان در ایران شهرت بین‌المللی دارد و سه کلیسای متعلق به ارمنی‌ها از جمله تادئوس مقدس (قره کلیسا) در یونسکو ثبت جهانی شده‌است. این بناهای تاریخی پتانسیل جذب توریست و درامدزایی برای کل کشور دارند.

سخنان عزت‌الله ضرغامی، رنگ و بویی مسیحی ستیزانه دارد، و طوری وانمود می‌کند که مرمت کلیسا به بهای نان شب مسلمانان تمام می‌شود، از مرغ و تخم مرغشان زده می‌شود. وی توضیح نمی‌دهد چگونه می‌توان بین نان شهروندان ایرانی، براساس مذهب و دین تفاوت گذاشت، مثلاً نان مسلمانان کم می‌شود ولی نان مسیحیان و زرتشتیان و دیکر اقلیت‌های دینی و مذهبی سرجایش می‌ماند.

سخنان رئیس سابق صدا و سیما حکومت در حالی بیان می‌شود که مسیحیان ایرانی مانند دیگر شهروندان کشور مالیات پرداخت می‌کنند ولی به دلیل اقلیت دینی بودن از بسیاری از مشاغل از جمله استخدام در ارتشی که در زمان جنگ جان خودشان را مانند دیگر شهروندان در راه وطن فدا کردند، محروم هستند. به عبارت دیگر در تحمل دشواری‌ها و پرداخت هزینه، «برادر هستند»، ولی در داشتن کار و از مزایای «شهروندی» بهرمند بودن، برای حکومت «غیرخودی و کافر». حکومت بیش از چهار دهه است که از نان و روزی مسیحیان مانند بسیاری دیگر از افراد متعلق به اقلیت‌های دینی و مذهبی زده‌است. 

ضرب و شتم سه زندانی سیاسی و بستن به میله به مدت یک روز


 سه زندانی سیاسی در زندان تهران بزرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفته و یکی از آنها به مدت یک روز به میله بسته شد.

روز گذشته پنج‌شنبه برابر با ۴ خرداد ماه، «میثم دهبان‌زاده، «رضا نوروزی» و «مجید روشن‌نژاد»، سه زندانی سیاسی که در تیپ پنج زندان تهران بزرگ محبوس هستند، توسط مسئولان زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. این ضرب و شتم در پی عدم رضایت اصل تفکیک جرائم در تیپ ۵ زندان تهران بزرگ و بروز درگیری میان زندانیان این بند رخ داده است.

به نقل از «عرفان کرم‌‌ویسی» وکیل مدافع این سه زندانی، آقایان دهبان‌زاده، نوروزی و روشن‌نژاد توسط شش نفر از افسرهای نگهبانی زندان مذکور، با باتوم مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در جریان این ضرب و شتم، میثم دهبان‌زاده به دلیل ضربات وارد شده به ناحیه سر، دچار خونریزی شده و علیرغم جراحات وارده، پانسمانی برای سر وی از سوی بهداری انجام نشده و فقط به دادن یک عدد قرص بروفن بسنده کرده‌اند.

وکیل مدافع ایشان همچنین افزود: «میثم دهبان‌زاده پس از این اتفاق، به بند ۳ این زندان منتقل و تا ظهر امروز جمعه برابر با ۵ خرداد با دستبند به یک میله بسته شده بود.»

درگذشت «ابوالفضل میرعطایی» ۱۶ ساله، قربانی دیگری از جنایت جمهوری اسلامی

«ابوالفضل میرعطایی» نوجوان ۱۶ ساله قربانی جنایت جمهوری اسلامی شده و پس از تحمل هشت ماه مجروحیت دردناک جان خود را از دست داد.

ابوالفضل نوجوان ۱۶ ساله، در خیزش انقلاب مردمی ۳۰ شهریور ماه، از ناحیه سر مورد هدف گلوله گاز اشک‌آور قرار گرفت که در پی این حادثه بخشی از جمجمه وی کاملا تخریب شد. ابوالفضل ماه‌ها در بیمارستان بستری و در کما بود. ویدیوهای منتشر شده از وی در شبکه‌های اجتماعی، حاکی از به هوش آمدن او از کماست، وی همچنین به صحبت‌های مادر خود که خوشحال از به هوش آمدن فرزندش است، عکس‌العمل نشان می‌دهد.

بیرون آمدن ابوالفضل از کما، امیدی دوباره برای بهبود او در دل خانواده و پزشکان به وجود آورد. اما گویی فقط برای خداحافظی و دیدار آخر با خانوده‌اش به هوش آمده بود. این نوجوان ۱۶ ساله پس از هشت ماه تحمل مجروحیت دردناک، در نهایت روز گذشته جمعه برابر با ۵ خرداد جان خود را از دست داد.

مرگ ابوالفضل میرعطایی جنایتی دیگر از جمهوری اسلامی کودک‌کش است که خانواده دیگری را داغدار کرد. این انقلاب برای محاکمه جنایتکاران و قاتلان، تا پیروزی نهایی ادامه خواهد داشت.

بهاییان یمن؛ بازداشت ۱۷ نفر توسط حوثی‌های مورد حمایت ایران


 ماموران مسلح گروه «حوثی‌» یمن یا «انصارالله» که مورد حمایت جمهوری اسلامی هستند، به یک نشست صلح‌آمیز بهاییان در شهر صنعا حمله و ۱۷ نفر از شرکت‌کنندگان، از جمله پنج زن را بازداشت کردند. 

این حمله در روز پنج‌شنبه چهارم خرداد ۱۴۰۲ (۲۵ می ۲۰۲۳) انجام شده است. از وضعیت سلامت و محل نگه‌داری بازداشت شدگان هیچ اطلاعی در دست نیست. 

***

حمله و دستگیری به بهاییان از سوی حوثی‌ها در حالی رخ داده است که تعدادی از آن‌ها در منزل یکی از هم‌کیشان خود در شهر صنعا جمع شده بودند تا شورای مدیریتی جامعه بهایی یمن را انتخاب کنند.

در آیین بهایی، طبقه روحانیت وجود ندارد و بهاییان در هر کشوری که ساکن هستند، هر ساله دور هم جمع شده و از بین بهاییان همان کشور، گروهی را برای مدیریت جامعه بهایی کشورشان انتخاب می‌کنند. 

«جامعه جهانی بهایی» (BIC) در بیانیه‌ای خواستار آزادی فوری بازداشت شدگان شده و این اقدام را نقض آشکار آزادی مذهب یا عقیده و حق بر اساس میثاق‌های بین‌المللی برای تجمع و انجام امور مذهبی و اجتماعی دانسته است. 

«بانی دوگال»، نماینده ارشد جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل متحد گفته است: «در سرتاسر شبه جزیره عربستان ما شاهد تلاش دولت‌ها برای ایجاد صلح، کنار گذاشتن اختلافات اجتماعی، ترویج هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و نگاه به آینده هستیم. اما در صنعا، مقامات حوثی عملاً در جهت مخالف حرکت می‌کنند. آن‌ها آزار و اذیت اقلیت‌های مذهبی را دوچندان کرده و حملات مسلحانه گستاخانه‌ای را علیه شهروندان صلح‌جو و غیرمسلح انجام می‌دهند. حوثی‌ها حقوق بشر بهاییان و بسیاری دیگر را بارها و بارها نقض کرده‌اند و این رفتار باید متوقف شود.»

خانم دوگال در ادامه گفته است: «در حالی که مذاکرات برای پایان دادن به جنگ در یمن در جریان است، می‌بینیم که مقامات حوثی به اعمال خشونت‌آمیز و آزار و اذیت مردم خود ادامه می‌دهند... بهاییان یمن می‌خواهند به کشور خود خدمت کنند. آن‌ها می‌خواهند کمک کنند تا کشور بر مشکلات فعلی خود غلبه کند. تمام تلاش و سعی‌شان در جهت پیشبرد صلح و رفاه در کشور است. اما چه‌قدر ناراحت کننده است که در این زمان، مقامات حوثی تصمیم گرفته‌اند به این شیوه شرم‌آور عمل کنند.»

نماینده ارشد جامعه جهانی بهایی از جامعه بین‌المللی خواسته است از همه‌ اهرم‌های فشار در جهت وادار کردن حوثی‌ها برای احترام گذاشتن به حقوق بشر همه‌ شهروندان یمنی استفاده و آن‌ها را مجبور به آزادی این ۱۷ شهروند بهایی بی‌گناه که در این حمله خشونت‌آمیز و غیرقابل توجیه دستگیر شده‌اند، کنند.

 

وضعیت بهاییان در یمن

حدود دو هزار نفر از پیروان آیین بهایی در یمن زندگی می‌کنند. پیروان این آیین بیش از یک قرن است که در یمن سکونت دارند. تا قبل از جنگ داخلی، دولت یمن روابط نسبتاً مسالمت‌آمیزی با بهاییان داشت.

 تنها مشکلات عمده جامعه بهایی در یمن شمالی، در طول جنگ عراق و ایران در دهه ۱۹۸۰ به وجود آمد. در آن دوره، بهاییان به دلیل ریشه ایرانی بودن مذهب مورد سوء ظن قرار گرفتند اما مقامات یمن در نهایت متوجه شدند که آن‌ها ارتباطی با حکومت ایران ندارند. 

با شروع جنگ داخلی و تسلط حوثی‌های مورد حمایت ایران بر صنعا، پایتخت یمن، این گروه مسلح با تحریک حکومت ایران آزار و اذیت بهاییان یمن را آغاز کرد. 

از سال ۲۰۱۶، ده‌ها بهایی یمنی به اتهامات ساختگی دستگیر و زندانی و در دادگاه‌هایی که در برخی موارد منجر به صدور مجازات اعدام شدند، مورد محاکمه قرار گرفتند. 

نیروهای حوثی در جریان یورش به خانه‌های بهاییان و محل‌های کار آن‌ها، تلفن‌ها، اموال و گذرنامه‌ها را ضبط کرده و متعاقباً اقوام و دوستان بهاییان را تحت فشار قرار دادند تا هزینه آزادی بهاییان زندانی را بپردازند.

ماجرای حامد بن حیدره، بهایی سرشناس یمن

زندانی شدن شخصیت برجسته جامعه بهایی یمن، «حامد بن‌حیدره» در اواخر سال ۲۰۱۳ نمونه‌ای از الگوی در حال ظهور آزار و اذیت بهاییان توسط حوثی‌ها بود. این آزار و شکنجه پس از به قدرت رسیدن جنبش حوثی‌ها، قانونی و سیستماتیک شد. 

در دسامبر ۲۰۱۳، بن‌حیدره در حالی که در کارخانه‌اش مشغول کار بود، توسط ماموران امنیتی دستگیر و به مدت ۹ ماه ناپدید شد. او را به زندان صنعا بردند و تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار دادند. 

بن‌حیدره را پس از دو هفته شکنجه و بدرفتاری، مجبور کردند تا اثر انگشت خود را بر ۱۶ صفحه سفید بگذارد. این صفحات بعداً پر از اعترافات دروغی شدند که توسط ماموران نوشته شده بودند. یکی از  اعترافات این بود که او جاسوس ایران بوده و جوانانی را برای جنگ در صعده استخدام می‌کرده است. 

بن‌حیدره پس از ۹ ماه، به زندان اداره تحقیقات جنایی (CID) در صنعا منتقل و رسما به اتهام «تهدید امنیت ملی» متهم شد. او بعد از آن توانست برای اولین بار با خانواده‌اش تماس بگیرد و به آن‌ها بگوید که هنوز زنده است.

اندکی پس از آن، نیروهای حوثی کنترل صنعا و نیز زندان را به دست گرفتند. حوثی‌ها در ابتدا گفتند چیزی که او به آن متهم شده، ثابت نشده است. اما بعد مقامات حوثی اتهامات مشابهی را علیه بن‌حیدره مطرح کردند. او به جای جاسوسی برای ایران، متهم به جاسوسی برای اسرائیل شد.

پس از تسلط حوثی‌ها، بن‌حیدره چندین بار به دادگاه برده شد ولی هر بار قاضی به دلیل فقدان شواهد، پرونده را رد می‌کرد. بن‌حیدره چهار سال را در زندان گذراند تا سرانجام قاضی در ژانویه ۲۰۱۸، او را به اعدام محکوم کرد و کلیه اموالش مصادره شد. 

وکلای بن‌حیدره به این حکم اعتراض کردند و جلسات رسیدگی به مدت دو سال دیگر ادامه یافتند. دادگاه در مارچ ۲۰۲۰ مجازات اعدام را تایید کرد. در اواخر همان ماه، «مهدی المشاط»، رییس شورای عالی سیاسی حوثی‌ها تمامی زندانیان بهایی را مورد عفو قرار داد. 

در ماه جولای، بن‌حیدره و پنج زندانی بهایی دیگر به طور ناگهانی به هواپیمای سازمان ملل در فرودگاه بین‌المللی صنعا برده و به تبعید فرستاده شدند. هیچ فرصتی به آن‌ها داده نشد تا امور خود را در کشور حل یا اموال‌شان را جمع‌آوری کنند. 

اکنون این زندانیان سابق در لوکزامبورگ زندگی می‌کنند؛ جایی که بن‌حیدره برای آسیب‌هایی که بر اثر شکنجه‌ بر او وارد شده و بر شنوایی و توانایی راه رفتن او تاثیر گذاشته، تحت درمان است.

عفو بین‌الملل: سرکوب زنان و اقلیت‌ها در ایران و استفاده حکومت از مجازات اعدام

  سازمان عفو بین‌الملل در   گزارش سالانه   خود در مورد ایران، به سرکوب زنان، اقلیت‌ها از جمله مسیحیان، شکنجه زندانیان پرداخته و از استفاده ا...