google-site-verification: google15269942918ec366.html راه آزادی: نوامبر 2023

۱۴۰۲ آذر ۱, چهارشنبه

مهوش ثابت: جمهوری اسلامی، بهاییان را برای زندگی رد صلاحیت کرده است


 

مهوش ثابت (شهریاری)»، زندانی بهایی، در نامه‌ای از زندان اوین به شرح زندگی شهروندان بهایی در جمهوری اسلامی پرداخته است. 

این زندانی عقیدتی که به‌خاطر اعتقادات دینی خود در حال گذراندن حکم ده سال حبس در زندان اوین است، در این نامه مردم ایران را مخاطب قرار داده و نوشته است: «اگر حکومت کشورمان بهاییان را برای زندگی رد صلاحیت کرده است، شما نکنید! ما هم به مانند سایر مردمان این مرز پرگهر حق داریم زندگی شایسته‌ای داشته باشیم. از حقوق شهروندی برخوردار شویم. کار‌و‌کسب مناسب با قابلیت و توان خود داشته باشیم. دانشگاه برویم ... و همه توش و توان خود را به‌جای دفاع از خود، صرف آبادانی کشور کنیم.»

او از هم‌وطنانش می‌خواهد تا داستان آنچه بر بهاییان گذشته است را، از زبان خود بهاییان بشنوند. این زندانی ۷۱ ساله بهایی از اولین آزار و فشارهای حکومتی بر خودش و خانواده‌اش می‌نویسد: «وقتی انقلاب شد من ۲۶ ساله بودم. مدیر یک مدرسه در جنوب پایتخت. یک روز حکمی به ‌دستم دادند. من برای کار کردن رد صلاحیت شده بودم. همان روزها از ادامه تحصیل در دانشگاه هم رد صلاحیت شدم. همسرم مشغول ساخت وساز یک کارخانه شن و ماسه بود، اما یک هفته قبل از راه‌اندازی، کارخانه‌اش را مصادره کردند. او هم رد صلاحیت شده بود! پدرم، برادرم، همه اقوام و دوستان و هم‌کیشانم به‌تدریج بیکار و خانه‌نشین شدند و زندگی همه ما در معرض طوفان قرار گرفت!»

مهوش ثابت در ادامه‌ به بازگویی اخراج‌ها، دستگیری‌ها، مصادره‌ها و اعدام ۲۵۰ نفر به جرم بهایی بودن می‌‌پردازد. او می‌نویسد که انگار همه‌ ما بهاییان به‌یک‌باره رد صلاحیت شدیم. ناگهان وطن آبا‌و‌اجدادی‌مان را از ما گرفتند و ما به «آن دیگر» تبدیل شدیم.

مهوش ثابت که پیش‌تر به‌اتهام مدیریت جامعه بهایی ایران ده سال را در زندان گذرانده، می‌نویسد که انگار او حتی پس از آزادی در آن سوی دیوارها هم رد صلاحیت شده بود. 

«روز آزادی‌ام هیچ‌کس به استقبالم نیامد. خانواده‌ام روز بعد منتظر آزادی‌ام بودند. اجازه تلفن هم ندادند. بنابراین بدون اطلاع خانواده، بدون پول و حتی بدون داشتن آدرسی از خانه‌ام، از در زندان اوین خارج شدم. اضطرابی غریب بر قلبم چنگ می‌زد. چرا زندان این‌کار را کرده بود؟ آن‌ها خوشحالی‌ام را از من گرفته بودند! شخصی با محبت گوشی‌اش را بسویم گرفت تا به خانواده‌ام خبر دهم. اما من بی اراده دستم را پس کشیدم. من از گوشی موبایل که در زندان ممنوع بود هراس داشتم. از آن گذشته، حتی روشن کردن گوشی را هم بلد نبودم!...»

این شاعر ایرانی و برنده جایزه‌‌ «نویسنده دلیر» از انجمن جهانی قلم (پن)، می‌نویسد که پس از آزادی از زندان، انسان دو پاره‌ای شده بود. سعی می‌کرده تا خود را با دنیای جدید، آن سوی دیوارهای زندان نزدیک کند اما: «هرجا که بودم غریبه‌ای بودم که نیمی از وجودم در زندان و کنار هم‌بندی‌هایم جا مانده بود و رنج‌های زنان زندان‌های مشهد، گوهردشت، قرچک و اوین که با آن‌ها زندگی کرده بودم رهایم نمی‌کرد.»

سپس «مهوش ثابت» به شرح دستگیریش در مرداد ۱۴۰۱ می‌پردازد که چگونه او را در‌حالی‌که به بیماری کرونا مبتلا بود، از منزل خواهرش در رامسر بازداشت کرده و به سلولی انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین انتقال دادند. 

این شهروند دوران بازجویی را این گونه تعریف می‌کند: «۴۲ روز در انفرادی تحت سخت‌ترین بازجویی‌های طاقت‌فرسا که همراه با خشونت، اهانت، تهدید و تهمت بود پوست انداختم. عوارض کرونا شدید بود و حداقل سه بار دراثر شدت سرفه‌ها و مشکلات تنفسی و درد و ورم زانو، در بهداری ۲۰۹ ویزیت شدم.»

این شهروند بهایی که بیش از یک سال در زندان به سر می‌برد، می‌نویسد در دادسرا متوجه اتهام «اداره جمعیت تحت‌عنوان فرقه انحرافی ضاله با هدف برهم زدن امنیت کشور» شده است. او این اتهام را نپذیرفته و به دادستان، بازپرس و قاضی پرونده عنوان کرده که حتی یک سند و مدرک برای اثبات این اتهام وجود ندارد، اما «رد صلاحیت» شد و هیچ پاسخی دریافت نکرد. 

دادگاه انقلاب تهران بی‌توجه به اظهارات مهوش ثابت و «فریبا کمال آبادی»، هرکدام از این دو شهروند بهایی را به‌اتهام اداره جمعیت با هدف برهم زدن امنیت کشور، به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. 

این زندانی بهایی در پایان خاطره‌ای را نقل می‌کند. او می‌نویسد: «به یاد می‌آورم وقتی سال‌های پیش به بازجو گفتم بالاخره که از این زندان بیرون می‌رویم، با خونسردی گفت: "بله، ولی افقی یا عمودی‌اش را ما تعیین می‌کنیم!" حالا دیگر من افقی پیش روی خود نمی‌بینم و از عدالت حکومت درباره خود قطع امید کرده‌ام، پس مردم ایران را مخاطب قرار می‌دهم.»

نامه خانم ثابت با این عبارت به پایان می‌رسد: «هموطنان! داستان ما یکی است. لطفا شما ما را رد صلاحیت نکنید و روایت‌های ما را از زبان خودمان بشنوید! مهوش ثابت، زندان اوین، آبان۱۴۰۲»

۱۴۰۲ آبان ۳۰, سه‌شنبه

گزارش آماری دو ماهه: افزایش فشار بر جامعه بهایی با دهها بازداشت و محکومیت


از ابتدای مهرماه سال جاری تاکنون دستکم ۴۰ شهروند بهائی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و منازل دستکم ۶۶ تن مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفته است. همچنین در مدت زمان مورد اشاره، ۳۸ شهروند بهائی توسط مراجع قضایی مجموعا به بیش از ۱۳۳ سال حبس محکوم شدند.

به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در مدت دو ماهه ابتدای مهرماه سال جاری تاکنون موج برخورد با شهروندان بهائی در ایران افزایش چشمگیری داشته است.

طی این مدت دستکم ۴۰ شهروند بهائی در شش شهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. منازل دستکم ۶۶ تن از شهروندان بهائی در شهرهای مختلف کشور، توسط ماموران امنیتی مورد تفتیش قرار گرفته است. همچنین در مدت زمان مورد اشاره ۳۸ شهروند بهائی توسط مراجع قضایی مجموعا به ۱۳۳ سال و ۹ ماه حبس محکوم شدند.

هویت چهل شهروند بهایی بازداشت شده، سحر محب پور، رکسانا وجدانی، ستاره طعامی و بهاره قادری در شیراز، ویدا احراری، مژگان بصیری، شکوفه بصیری، جمال قدیرزاده، ایمان رشیدی و احمد نعیمی در یزد، ندا بدخش، آرزو سبحانیان، یگانه روح بخش، مژگان شاهرضایی، پرستو حکیم، یگانه آگاهی، بهاره لطفی، شانا شوقی فر، نگین خادمی و ندا عمادی در اصفهان، علی باقر کاشی، صهبا طائف، شروین شبرخ، نیکا اسماعیل‌ پور، بابک زینالی (زینلی)، ایمان احسانی،‌ ایرن رحمانی،‌ فواد طائفی، رضا و فهیمه یزدی در کرج، نعیم اقدسی، ندا محبی، ژاله رضایی، ژینوس شادابی، عاطفه زاهدی، مسعود آذرنوش، زرین احدزاده، فریده ایوبی و نورا ایوبی در همدان و مسعود محمودی در شیروان توسط هرانا احراز شده است.

هرانا همچنین اسامی شصت و شش شهروند بهایی را که از ابتدای مهرماه امسال تا آخر آبان ماه، منازلشان توسط ماموران امنیتی مورد تفتیش قرار گرفته را، رویا شیخی، سحر محب پور، رکسانا وجدانی، ستاره طعامی و بهاره قادری در شیراز، ویدا احراری، مژگان بصیری، شکوفه بصیری، جمال قدیرزاده، ایمان رشیدی در یزد، سهیل حق دوست، حسین فنائیان، سهراب لقائی، ابراهیم لقائی، فوائد لقائی در قائم شهر، ندا بدخش، آرزو سبحانیان، یگانه روح بخش، مژگان شاهرضایی، پرستو حکیم، یگانه آگاهی، بهاره لطفی، شانا شوقی فر، نگین خادمی و ندا عمادی در اصفهان، صهبا طائف، شروین شبرخ، نیکا اسماعیل‌ پور و بابک زینالی در کرج، مهران خاندل، پوران حبیبی (خاندل)، ژینوس شادابی، اختر کوثری (نعیمی)، اقدس ابرار احدی، فتانه مشتاق، بهنام ایوبی، نقره ایوبی و رزیتا آذرنوش، مسعود آذرنوش، ژاله رضایی، فریده ایوبی، پرویز معبودی، افشین راشدی، حمید راشدی، کیومرث راشدی، روحیه عبدی، حمید عزیزی، رامین مقیمی، عطا رجبی، مظفر ایوبی، عنایت تکاپویی، فرهنگ معبودی، شوق انگیر سروریان، پگاه مبین، اکبر نورانی، خوشگل رضایی، منوچهر ایوبی، حسن رضایی، امین مقیمی، شجاع جهانگیری، سامان خدایاری، پرویز سیفی، زیبا جهانگیری، آرزو جهانگیری و کاوه بیاتی در همدان و مسعود محمودی در شیروان احراز کرده است.

یک شهروند بهائی ساکن همدان در گفتگو با هرانا، نحوه برخورد نیروهای امنیتی در زمان تفتش منازل را “خشونت آمیز” توصیف کرد و افزود: “نیروهای امنیتی سرامیک و کاشی های خانه ها را بلند کردند، پرهای پرندگان خانگی را بازرسی کردند و حتی مبل ها را نیز پاره کردند. ضبط پول نقد، طلا و هر چیز بارزش اعم از سند منزل و خودرو از دیگر آزار نیروهای امنیتی در این حملات بود”.

جامعه جهانی بهایی که مقر آن در ژنو است با انتشار بیانیه ای به تحولات هفته های اخیر و افزایش فشار بر این جامعه واکنش نشان داد، در قسمتی از بیانیه خبری این جامعه که به موضوع تفتیش منازل می پردازد، آمده است “خانه‌های پنج زن سالمند ۷۰ تا ۹۰ ساله در همدان مورد یورش قرار گرفت. یکی از این افراد از بیماری آلزایمر رنج می‌برد و دیگری پس از حمله به منزلش به دلیل آشفتگی و اضطراب ناشی از این اتفاق به سرعت به بخش مراقبت‌های ویژهٔ بیمارستان منتقل شد. در موردی دیگر درب منزل خانم سالمند ٨٢ ساله را شکستند و در غیاب وی اقدام به تفتیش و واژگونی وسایل منزل وی کردند. شوهران دو نفر از این زنان از جمله بیش از ۲۰۰ بهائی‌ای بودند که پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ توسط حکومت ایران اعدام شدند.”

در این مدت ۳۸ شهروند بهائی به نام های سیروس ذبیحی مقدم، شهدخت خانجانی، نوشین مصباح، گلنوش نصیری، فریده مرادی، سعیده خضوعی، صبا سفیدی، ایرج شکور، سمیرا ابراهیمی، پدرام عبهر، ارسلان یزدانی، نسیم ثابتی، آزیتا فروغی، رویا قانع عزآبادی، سهیلا احمدی، حسن صالحی، وحید دانا، سعید عابدی، ساناز تفضلی، شادی شهیدزاده، منصور امینی، عطاءالله ظفر، ولی‌ الله قدمیان، بیتا حقیقی، ساناز حکمت شعار، مانی قلی نژاد، نگار دارابی، سام صمیمی، مهسا فتحی، سامیه قلی نژاد، مجیر صمیمی، انیس سنائی، افنانه نعمتیان، بصیر صمیمی، هنگامه علی پور، گلبن فلاح، نازنین گلی و سوسن بادوام توسط مراجع قضایی مجموعا به ۱۳۳ سال و ۹ ماه حبس و پرداخت ۷۸۶ میلیون و دویست هزار تومان جزای نقدی محکوم شدند.

همچنین تعدادی از این شهروندان از بابت مجازات تکمیلی با احکامی همچون محرومیت از حقوق اجتماعی، منع عضویت و فعالیت در گروه ها، احزاب و دسته جات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و منع فعالیت در فضای مجازی مواجه شدند.

لازم به ذکر است که طی دو ماه گذشته علاوه بر موارد ذکر شده، محکومیت پنج سال محدودیت تردد هوشیدر زارعی در شیراز، ۸ ماه حبس سینا شهری در تبریز و دو سال حبس همایون خانلری در رشت نیز به اجرا درآمد.

جامعه بهاییان ایران بزرگترین اقلیت دینی غیررسمی در ایران را تشکیل می دهند با این حال این جامعه بطور خاص از زمان تغییر نظام در ایران در سال ۱۳۵۷، به طور سیستماتیک به حاشیه رانده شده و از حقوق اولیه، از جمله دسترسی به آموزش عالی و اشتغال در بخش های دولتی محروم شده اند. پیروان آیین بهایی در ایران اغلب در معرض دستگیری های خودسرانه، حبس کاذب، مصادره اموال و آزار و اذیت قرار می گیرند. امتناع حکومت ایران از به رسمیت شناختن دین بهایی منجر به وضعیتی شده است که بهائیان از بسیاری از حقوق مدنی که برای اقلیت‌های مذهبی به رسمیت شناخته شده محروم می‌شوند، وضعیتی که چالش‌ها و آسیب‌پذیری‌های آنها را در ایران تشدید می‌کند.

از زمان روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی در ایران، صدها بهایی اعدام، مفقود و هزاران تن بازداشت و یا با سایر  مجازات ها مانند توقیف اموال و محرومیت های مستمر روبرو شده اند. 

رد درخواست اعاده دادرسی همایون خانلری، شهروند بهائی در دیوان عالی کشور


 

رد درخواست اعاده دادرسی همایون خانلری، شهروند بهائی در دیوان عالی کشور 

خبرگزاری هرانا – درخواست اعاده دادرسی همایون خانلری، شهروند بهائی محبوس در زندان لاکان رشت، توسط دیوان عالی کشور رد شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، درخواست اعاده دادرسی همایون خانلری، توسط دیوان عالی کشور رد شد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند بهائی به هرانا گفت: “درخواست اعاده دادرسی آقای خانلری توسط شعبه سی و نهم دیوان عالی کشور رد شد. همچنین با درخواست وی مبنی بر تحمل دوران محکومیت تحت نظارت پابند الکترونیکی نیز مخالفت شده است.”

آقای خانلری در آذرماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی در رشت بازداشت و اوایل دی ماه همان سال با تودیع قرار وثیقه از زندان لاکان رشت آزاد شد. ماموران در زمان بازداشت این شهروند بهائی، ضمن تفتیش منزل، برخی لوازم شخصی او و خانواده وی را ضبط کرده و با خود بردند.

آقای خانلری پس از مدتی توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب شهرستان رشت به ریاست مهدی راسخی، از بابت اتهام “فعالیت آموزشی و یا تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام” به دو سال و یک روز حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشتی قبلی، محرومیت از حقوق اجتماعی به مدت ده سال و پرداخت مبلغ پنجاه میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد. این حکم در تیرماه سال جاری توسط دادگاه تجدید نظر استان گیلان عینا تایید شد.

این شهروند بهائی در مهرماه امسال جهت تحمل دوران محکومیت خود، راهی زندان لاکان رشت شد.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق ‌‌بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

۱۴۰۲ آبان ۲۵, پنجشنبه

آزادی سه نوکیش از زندان؛ «هر روز باید برای کار خود را معرفی کنند»


 احمد (یوحنا) سرپرست، ایوب (فرزین) پوررضازاده و مرتضی حاجب مشهودکاری، سه عضو یک کلیسای خانگی در رشت، اجازه پیدا کردند که بقیه دوران محکومیت را در خارج از زندان بگذرانند ولی باید هر روز به زندان خود را معرفی کرده، و در کارگاهی در نزدیکی آن کار کنند.

این سه نوکیش در فروردین ماه ۱۴۰۱، به دلیل فعالیت مسالمت آمیز دینی، هرکدام به ۵ سال محکوم شده بودند.

احمد سرپرست، مرتضی حاجب مشهودکاری و ایوب پوررضازاده بر اساس ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی به «فعالیت تبلیغی و آموزشی انحرافی مغایر شرع مقدس اسلام» از طریق «تشکیل کلیسای خانگی» محکوم شدند.

اخیرا کمیته حقوق بشر سازمان ملل از حکومت جمهوری اسلامی خواسته این ماده مجازات اسلامی را اصلاح یا لغو کند.

مرتضی حاجب مشهودکاری محکومیتش به نصف کاهش یافت، و بهار امسال از زندان لاکان آزاد شد، در حالی که احمد و ایوب آبان امسال آزاد شدند، اما هر سه باید از ساعت ۷ صبح تا حدود ۵ بعدازظهر به زندان مراجعه کنند تا در کارخانه‌ای که در نزدیکی آن است، مشغول به کار شوند.

سکینه (مهری) بهجتی، یکی دیگر از اعضای کلیسای خانگی موسوم به «کلیسای ایران» که به اتهام «تبلیغ مسیحیت صهیونیستی» به دو سال حبس محکوم شده بود، و مدتی را با «رای باز» در وضعیت مشابه گذرانده بود، اوایل سال جاری میلادی به طور کامل آزاد شد.

طی تابستان گذشته، حداقل ۱۰۶ مسیحی درپی حملات نیروهای امنیتی به منازل مسیحیان و کلیساهای خانگی در شهرهای مختلف، بازداشت شدند که حداقل چهار نفر از آنها همچنان در حبس به سر می برند، در حالی که برخی از آنها به محکومیت هایی تا پنج سال زندان در ارتباط با فعالیت صلح آمیز دینی محکوم شده اند. سازمان ماده۱۸ هنوز اجازه انتشار جزئیات بیشتر را از سوی قربانیان این حملات، خانواده‌ها و کلیساهای مربوطه دریافت نکرده است.

حزب‌اللهی، اقلیتی حاکم بر اکثریت


 «مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست»، این بخشی از سخنان منصوره معصومی اصل، مدیر یک مؤسسه قرآنی در کرج»، در تلویزیون ایران بود که موجی از واکنش‌ها و انتقادات را، از وزیران سابق تا هنرمندان و کاربران دنیای مجازی برانگیخت. برخی از این منتقدان که سالها در خدمت حکومت بودند، ایران را متعلق به همه ایرانیان از جمله اقلیت‌ها دانستند.

این سخنان منصوره معصومی اصل، در انتقاد به دعوت محمدعلی ابطحی، و محمدجواد آذری جهرمی، به صدا و سیما، روز شنبه ۱۳ آبان ماه در شبکه افق صدا و سیما بیان شد. خانم معصومی اصل، تابستان گذشته مدعی شده بود که در هشت سال ایران بهشت روی زمین می‌شود. وی معلم قرآن بوده و حتی به نظام آموزش و پرورش و محتوای کتاب‌های درسی در ایران انتقاد دارد.

در واکنش به این سخنان، آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات ایران نوشت که «مملکت که فقط متعلق به حزب‌اللهی‌ها نیست در این کشور عزیزانی از سایر ادیان و مذاهب هم زندگی می‌کنند.» وزیر دولت روحانی با اشاره به اینکه همه مسلمانان هم با کسانی که خود را حزب‌اللهی می‌خوانند موافق نیستند، گفت: «جمعی از مسلمانان هم اعتقاد به آنچه که عده‌ای خود حزب اللهی خوانده می‌گویند، ندارند. ایران متعلق به همه این عزیزان هم هست.»

محمد علی ابطحی، معاون حقوقی و پارلمانی ریاست جمهوری خاتمی نوشت «نمی‌شناسمشون اما مملکت را مال خودشان می‌دانند و بس… «حضور ایشان هم در تلویزیون کار خوبی است. باید مردم با این تفکرات هم آشنا شوند. اما خدا کند که مسئولان کشور باور نکنند. بدانند ایران مال ایرانی‌هاست!»

البته آقایان ابطحی و آذری جهرمی، سالها در خدمت حکومت جمهوری اسلامی بودند که طبق قوانین و قانون اساسی اش، میلیون‌ها ایرانی فقط به دلیل باور دینی خود و خانواده شان از جمله بهایی‌ها، نوکیشان مسیحی،مندائیان و پیروان دین یارسان، اصلاً شهروند حساب نشده و به اصطلاح جز اشباح محسوب می‌شوند. در ۴۵ سال گذشته محرومیت و سرکوب این اقلیت‌ها ادامه داشته‌است. از سوی دیگر حتی اقلیت‌های به اصطلاح «قانونی» و به رسمیت شناخته شده یعنی یهودیان، زرتشتیان و مسیحیان (آشوری‌ها و ارمنی‌ها) از بسیاری از حقوق برابر با شهروندان مسلمان شیعه محروم هستند.

ادعای مملکت مال حزب‌اللهی است درحالی مطرح شده و می‌شود که در زمان جنگ، مسیحیان و یهودیان و دیگر افراد متعلق به اقلیت‌های دینی و مذهبی، مانند دیگر شهروندان ایرانی، جان خود را فدای دفاع از میهنشان کردند. نمایندگان برخی از همین اقلیت‌ها در مجلس، سال‌ها تلاش کردند تا قانون نابرابری دیه مسلمان با غیرمسلمان را تغییر دهند. دلیل مخالفت با این تغییر که چند دهه ادامه یافت رأی و فتوا مخالف برخی مراجع بود.

حزب‌اللهی از سال ۵۷ و پیروزی انقلاب به افراد و نهادهایی در جامعه ایران گفته می‌شد که هوادار و حامی حکومت بودند. روح‌الله خمینی، نخستین رهبر جمهوری اسلامی، مدت کوتاهی پس از انقلاب، ضمن ابراز «پشیمانی» از اینکه احزاب را بسرعت قلع و قمع نکرده و قلم‌ها را نشکسته، اعلام کرد حزب فقط یک حزب، حزب‌الله.

علی خامنه‌ای، رهبر حکومت نیز سال ۱۳۹۹، «دولت جوان حزب‌اللهی راعلاج مشکلات کشور» دانست. به عبارت دیگر واژه حزب‌الله با سرشت و وجود جمهوری اسلامی عجین شده‌است.

«ما یک ملت واحدی هستیم»، جمله ای از خمینی است که به‌طور مرتب و نادرست، چه توسط دستگاه تبلیغ حاکمیت و چه برخی نمایندگان اقلیت‌های دینی، برای تأکید بر انسجام ملی و همبستگی گروه‌های مختلف دینی و مذهبی نقل می‌شود. این در حالی که بنا بر اسناد موجود، خمینی عبارت «همه ما ملت واحد و ید واحدیم» را برای توصیف اتحاد مسلمانان به کار برده‌است. سخن و عمل بنیانگذار جمهوری اسلامی در پیوستگی با  فضل‌الله نوری بود که مشروعه را بر مشروطه ارجح می‌دانست.

نظرات حزب‌اللهی‌ها برای طرز زندگی مردم ایران به شدت در اقلیت قرار دارد. فقط در یک مورد شبکه شرق، متعلق به روزنامه شرق، با استناد به نظرسنجی خود که با مشارکت بیش از ۱۲ هزار و ۳۰۰ تن انجام شد، از مخالفت ۸۴ درصدی مردم با الزام زنان به رعایت حجاب خبر داد. انتشار این نظرسنجیِ منجر به احضار مدیر مسئول روزنامه شرق شد. حجاب به فرمان خمینی اجباری شد. افرادی که خود را حزب‌اللهی می‌خواندند، با شعارهایی از جمله یا «روسری یا توسری» به زنان معترض و بی‌حجاب در کوچه و خیابان حمله می‌کردند. جنبش «زن زندگی آزادی» بزرگ‌ترین چالش ۴۵ ساله بر سلطه اندیشه خمینی و حزب‌الله بر زندگی مردم به ویژه زنان محسوب می‌ شود.

عدم رسیدگی پزشکی؛ گزارشی از آخرین وضعیت نیکا اسماعیل پور، شهروند بهائی


 نیکا اسماعیل پور، شهروند بهائی بازداشتی، علیرغم گذشت بیش از یک هفته از زمان دستگیری کماکان بصورت بلاتکلیف بسر میبرد. این شهروند بهائی از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیکا اسماعیل پور در بازداشت بسر میبرد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند بهائی به هرانا گفت: “خانم اسماعیل پور از یک بیماری خاص کم خونی رنج میبرد. این شهروند بازداشتی طی تماسی کوتاه با خانواده خود، بدون اشاره به محل نگهداری اش اعلام کرد که از رسیدگی پزشکی محروم مانده و مسئولین مربوطه از تحویل دادن داروهای مورد نیاز وی خودداری میکنند.”

این منبع مطلع افزود: “شرایط موجود، موجب افزایش نگرانی های خانواده و نزدیکان خانم اسماعیل پور شده است.”

نیکا اسماعیل‌ پور به همراه بابک زینلی، صهبا طائف، شروین شبرخ، ایمان احسانی،‌ ایرن رحمانی،‌ فواد طائفی، علی باقر کاشی، رضا و فهیمه یزدی در تاریخ شانزدهم آبان ماه، در منزل آقای زینلی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

این شهروندان بهائی به تازگی از بابت اتهامات فعالیت تبلیغی علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در گروه های مخالف نظام، در دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان شهریار تفهیم اتهام شدند.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

عفو بین‌الملل: سرکوب زنان و اقلیت‌ها در ایران و استفاده حکومت از مجازات اعدام

  سازمان عفو بین‌الملل در   گزارش سالانه   خود در مورد ایران، به سرکوب زنان، اقلیت‌ها از جمله مسیحیان، شکنجه زندانیان پرداخته و از استفاده ا...