جمهوریِ قاتل، حکومتِ تروریستِ آخوندی — سندِ خون و جنایت
در سال ۲۰۲۵، ماشینِ سرکوبِ جمهوری اسلامی در ایران به اوجِ جنایت و خشونت رسیده است. این رژیمِ خودکامه که با شعارهای مقدس و نمادهای دینی، قدرت را غصب کرده، امروز بر خونِ ملت تنفس میکند و از فقر، ترس و مرگ تغذیه مییابد. آنچه میآید یک فریادِ مستند و بیرحم است علیه حاکمِ قاتل و خامنهایِ خونآشام، با تکیه بر آمارها، نامها و شواهدی که نمیتوان خاموششان کرد.
⸻
آمارِ وحشتناکِ اعدامها
• نهادهای حقوق بشری گزارش دادهاند که بیش از ۱۰۰۰ نفر تاکنون در سال ۲۰۲۵ در ایران اعدام شدهاند. (Amnesty International)
• در نیمهٔ اول سال، تنها بخشِ تأییدشده بیش از ۶۱۲ اعدام بوده است. (Hengaw)
• تا سپتامبر ۲۰۲۵، برخی گزارشها مجموعِ تأییدشده را به ۱۰۰۲ نفر رساندهاند.
• منابعی که معیارهای گستردهتری دارند (شامل موارد مخفی و گزارش نشده) ادعا میکنند عدد ممکن است ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر باشد — هرچند این ارقام هنوز در هیئتِ منابع حقوق بشری مستقل تأیید کامل نگرفتهاند.
اعدادِ رسمی تنها بخشی از واقعیتاند؛ هزاران موردِ دیگر ممکن است پنهان بمانند یا هرگز به اطلاع عمومی نرسند.
⸻
جنایت سیاسی؛ کسانی که تکهتکه میشوند زیر تیغِ اعدام
در کارنامهٔ خونآلود این رژیم، اعدامهای «سیاسی» جایگاهِ ویژهای دارند. فعالان، معترضان، روزنامهنگاران، انساندوستان، و کسانی که فقط جرأت کردهاند فریاد بزنند، تبدیل به هدفِ اصلی ماشینِ سرکوب شدهاند. نامهای زیر — تأییدشده از سوی نهادهای حقوق بشری — سه نمونه از هزاران قربانیِ سیاسیاند:
• بابک شهبازی — در خطرِ اعدام بهاتهامِ همکاری اطلاعاتی.
• محمد تقوی — در پروندههای امنیتی ثبت شده است.
• شاهرخ دانشورکار — در صفِ اجرای حکم گزارش شده است.
• پویا قنبادی، وحید بنیامریان، بابک علیپور — همگی جزو نامهاییاند که منابع حقوق بشری خواهان توقفِ حکمِ آنها شدهاند.
• علاوه بر اینها، فهرستِ تأییدشدهٔ ۵۴ مجرم سیاسی با حکم اعدام را HRANA منتشر کرده است.
این نامها را به خونِ هزاران دیگری وصل کن که هرگز نامشان به درستی فاش نشد یا در گورستانِ خاموشِ پهنهٔ جمهوری دفن شدند.
⸻
روندِ نظاممندِ اعدام: از محاکمات فرمایشی تا اعدامِ شبانه
دستگاه قضاییِ جمهوری اسلامی دیگر نه عدالت است و نه قانون؛ یک دستگاه برنامهریزیشدهٔ ترور است:
1. دادگاههای ۵ دقیقهای — مرحلههای بازجویی و محاکمه بسیار کوتاه، غالباً بدون امکان دسترسی به وکیل مستقل.
2. اعترافهای اجباری تحت شکنجه — اسناد و گزارشها نشان میدهند بسیاری از متهمان مجبور به ادای اظهاراتی شدهاند که از شدت شکنجه بر زبان آوردهاند.
3. اتهامات مبهمِ امنیتی و محاربه — «جرم»ی مانند اعتراض به وضعیت اقتصادی یا انتقاد از حکومت، بهراحتی تبدیل به «محاربه» و قاضیِ مرگ میشود.
4. اعدامهای شبانه یا مخفی — بدون اطلاع خانواده، گورهای دستهجمعی، اجرای سریع حکم، محرومیت از دادرسی عادلانه.
این سازوکار، نظام را به ماشینِ ترور تبدیل کرده است؛ تروریستی که از ترسِ مردم به قدرتش ادامه میدهد.
⸻
خامنهای — رهبرِ خونآشام، تنفسکننده از خونِ ملت
اگر بخواهیم ریشهٔ این فجایع را نشان دهیم، باید به مرکزِ قدرت اشاره کنیم: علی خامنهای. او و حلقهٔ نزدیکش، نه با رأی و مشروعیت، بلکه با اِعمالِ قصابانهترین روشها حکومت کردهاند. این رژیم نمیتواند بدون سیطرهٔ قتل و ارعاب زنده بماند. خامنهای با هر حکم اعدام، با هر عصیان سرکوبشده، با هر مادری که کودکِ خود را در بندِ مرگ میبیند، نفس میکشد و ادامهٔ حیات مییابد.
خامنهای و نزدیکانش با خونِ مردم تغذیه میکنند — و قدرتِ خود را در مرگ بنا کردهاند.
⸻
فریادِ حقطلبی، دعوت به روشنگری
من این مقاله را نه بهعنوان شعارِ توخالی، بلکه بهعنوان سندِ پیکار علیه جنایتِ ساختاری نوشتهام. این متن را منتشر کن، فریاد کن، بگذار جهان ببیند که در دلِ تهرانِ قرن بیستویکم، کسانی با اعدام آدم میکشند و با ترس حکومت میکنند.
به امیدِ آن روز که خونِ آزادی برای همیشه پیروز شود و این حکومتِ قاتل به تاریخ سپرده شود.
صدرا مجیب یزدانی

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر